دنیا نه یالان تاپماجادیر؟
ایل کئچدی، باهار اولدو، خبر یوخ گولوموزدن،
گول آچمادی، قووزانمادی سس بولبولوموزدن.
بایرام گونوموز، یاسلی گؤروشلرله کئچر کن،
شادلیق نه اوماق بیز آییمیزدان ایلیمیزدن
تقویم آلابیلمم اله، گؤردوم منه تقویم،
«گؤزداغ» دیکی (تقویمی) ده گئتدی الیمیزدن.
بیز باغچامیزی بئلیه بیللیک؟ داهاهیهات!
نایمید اجلین بئلداری وورموش بئلیمیزدن
(تقویمی) اولاردان دی کی، یاددان چیخابیلمز،
یاددان نئجه چیخسین، آدی دوشمور دیلیمیزدن
ائل ایچره، باشی بیریئره گاهدان اوییغاردی،
اوگئتدی، ییغینجاق دا ییغیشدی ائلیمیزدن
یولداش سپه لندی، ائله بیل سام یئلی اسدی،
سرسام دی قالان بیزلره، بوسام یئلیمیزدن
دنیا نه یامان تاپماجا دیرباش چخاران یوخ،
بیزباش تاپاق آنجاق، بوقوبول- منقلمیزدن.
(تقویمی) کیمی دوز کیشی؟ هیهات تاپیلماز،
بیر شمع دی کی، کؤچدو بیزیم محفیلیمیزدن
اوچ نازلی بالا، همسر ایله قالدیلا- باشسیز،
یانساق دا اود ال چکمیه جکدیر کولوموزدن.
بیر (کافیه) اوندان باجاری یادگار اولسون
باش یولمادا، بیرتئلدی قالان کاکیلمیزدن
ائل بیرده دئسین: «سئل سارانی قاپدی قاچیرتدی»،
آغلاشدی بولودلاردا بوداشقین سئلیمیزدن
بیر مزرعه دیر (شهریار) ین عومرو، نه حاصل،
سئل، قویمورو بیرچؤپ ده قالا حاصیلیمیزدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره گذر زمان و یادآوری مناسبتها و احساسات مرتبط با آنهاست. شاعر به تقویم و اهمیت آن در زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که خاطرات و تجربیات را نمیتوان فراموش کرد. همچنین از شادی و ارتباط با عزیزان در روزهای خاص مانند عید صحبت میکند. در نهایت، شعر به تأمل در زندگی، از دست دادنها و تلاش برای حفظ یادها میپردازد.
سال گذشت، بهار شد، از گلمان خبری نیست. گل نشکفت، بلبلمان نغمه سر نداد.
هنگامی که روز عیدمان با دیدارهای غمانگیز میگذرد از ماه و سالمان به چه امیدوار باشیم؟
هوش مصنوعی: در تقویم آلابیلمم، به چشمم آمد که "گؤزداغ" هم به تقویم اضافه شده است.
هوش مصنوعی: در باغچهام علفهای هرز روئیده است. آیا دیگر میتوان به حال خود رها کرد؟ ناگهان مرگ خود را میبیند و به یاد میآورد که ما از آن خبر نداریم.
«تقویمی» از آنها بود که نمیتواند از یاد برود. چگونه از یاد برود هنگامی که نامش از زبانمان نمیافتد؟
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که در جایی که آتش و روشنایی وجود دارد، ترس و نگرانی جایی ندارد. افراد به هم میپیوندند و در کنار هم آرامش و دوستی را تجربه میکنند. در این فضا، همه احساس امنیت و راحتی میکنند.
هوش مصنوعی: دوست من، دلاوری و شجاعت دارد، میتواند به راحتی بر مشکلات غلبه کند. ما که در میانه این راه هستیم، نمیدانیم چه اتفاقی برایمان خواهد افتاد.
هوش مصنوعی: دنیا چیز بدی نیست اگر دیرتر به سمت هدفهایمان برویم. ما به هر حال ادامه میدهیم و به تلاشمان ادامه خواهیم داد.
چه کسی همچون «تقویمی» راستگو بود؟ افسوس که مانندش پیدا نمیشود. شمعی بود که از محفلمان کوچید.
سه فرزند نازنین و همسرش تنها ماندند. اگر بسوزیم هم آتش دست از سر خاکسترمان برنخواهد داشت.
هوش مصنوعی: کافی است که در یادهایمان، نشانهای از قدمهای آغازینمان باقی بماند، تا از ردپای گذشتهمان غافل نشویم.
هوش مصنوعی: تو میگویی: «سیلی که گرفته بود، ناگهانی آمد و همه چیز را خراب کرد»، و من در دل خود از عشقمان بسیار ناراحت شدم.
زندگانی شهریار کشتزاریست. چه حاصل؟ سیل نمیگذارد از کشتمان زبالهای بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.