گنجور

 
اسیر شهرستانی

به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سوخت

چه داغها که چمن ز آشیان بلبل سوخت

به قحط سال نگاه تو حاصل عمرم

چو دانه شرر از آتش تغافل سوخت

زمن رسید به جایی رواج ناله که باغ

سپند غنچه پی چشم زخم بلبل سوخت

 
sunny dark_mode