گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

از شرم اگر چه روی تو چندین نقاب داشت

هر ذره از فروغ تو چشم پر آب داشت

رفتی به سیر گلشن و از شرم آب شد

هر گل که باغبان ز برای گلاب داشت

دود قیامت از دل آتش بلند کرد

[...]

فیاض لاهیجی

امشب که ذوق جلوه رخش بی‌نقاب داشت

بر رخ هزار پرده به رنگ حجاب داشت

در دست داشت بهر تماشای حسن خویش

آیینه‌ای که حوصلة آفتاب داشت

آیینه شد زعکس رخش آفتاب‌پوش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیاض لاهیجی
بیدل دهلوی

جرأت سؤال شرم ترا گر جواب داشت

انگشت زینهار به غربال آب داشت

خلقی ز مدعا تهی از هیچ پر شده‌ست

نه چرخ یک علامت صاد انتخاب داشت

بیرون نجست از آتش دل سعی هیچ‌کس

[...]

حزین لاهیجی

کامم چشید هر چه نگاهش عتاب داشت

زخمم مکید تا دم شمشیر آب داشت

یک رخنه نیست بی گل داغی به سینه ام

در خانه چشم روزن من آفتاب داشت

میزد قدم به وادی وصف رخت، مگر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه