شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما
جز سنگ فتنه یار نیارد درخت ما
بیگانه الفتیم چه دنیا چه آخرت
در خانه وجود و عدم نیست رخت ما
ابر بهار گریه مستانه خودیم
گلهای باغ ما جگر لخت لخت ما
زیر نگین ماست دو عالم گذشتگی
بیزاری کلاه و نمد تاج و تخت ما
گوهر چکد ز شبنم گلزار فقر اسیر
ابر بهار چون نشود پوست تخت ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و درد و رنج انسان میپردازد. شاعر از سختیهای زندگی و جدایی از معشوق سخن میگوید و بر بیگانگیاش با دنیا و آخرت تأکید میکند. او به حسرت و اندوه درباره عالم وجود و عدم میپردازد و آن را به شکلی شاعرانه توصیف میکند. همچنین به زیبایی گلها و عطر بهار اشاره میکند و در عین حال از فقر و بیپناهی خود سخن میگوید. در نهایت، شاعر به ارزشهای انسانی و روحی میپردازد که در مقابل زرق و برق دنیوی ماندگارتر است.
هوش مصنوعی: خانه دل ما همچون شیشهای شکننده است و از جان ما که سختی زیادی دارد، فقط سنگهای فتنه و آزار یار میتوانند درخت وجود ما را آسیب برسانند.
هوش مصنوعی: ما در این دنیا و آن دنیا، تعلق و دوستی به هیچکس نداریم و در خانه وجود و عدم، جا و مکانی برای ما نیست.
هوش مصنوعی: باران بهاری، چون نغمهای غمگین میبارد و گلهای باغ ما قلبهای ما را به تکههای کوچک تقسیم کردهاند.
هوش مصنوعی: زیر نگین ما، گذشتهی دو دنیا و تمام دشواریها و تنشها را کنار گذاشتهایم. ما از دنیای تجمل و مقام و قدرت به دور هستیم.
هوش مصنوعی: دانههای قیمتی از شبنم گلهای باغ فقر میچکد و همچون ابر بهاری درخشندگی دارد. چگونه ممکن است که پوست تخت ما از آن دور بماند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از کاه ، کهربا بگریزد به بخت ما
خنجر به جای برگ برآرد درخت ما
الماس ریزه شد نمک سودهٔ حکیم
در زخم بستن جگر لخت لخت ما
با اینهمه خجالت و ذلت که میکشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.