نکرده شکوه بیجا زیارت لب ما
اثر ز خود رود از انتعاش یارب ما
نه از نزاع وبالی نه از جدل خللی
فروغ آینه صاف ماست کوکب ما
غبار خاطر پرواز گل نمی گردیم
قضا به شهپر عنقا نوشته مطلب ما
ریاض غفلت از این چشمه می شود سیراب
چگونه صبح نخندد به گریه شب ما
سماع ذره و بیتابی شرار یکی است
کشید سرمه وحدت به دیده مطلب ما
به بزم یار چراغان باده رنگین تر
نسب به شوخی مشرب رسانده مذهب ما
خط تو دعوی اعجاز می تواند کرد
بنفشه زار ارم رشک برده از شب ما
نوید عمر ابد می دهد اسیر تو را
درآسمان اثر انتظار یارب ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و برق چهره معشوق اشاره دارد و از عشق و شوق سخن میگوید. شاعر با تصاویری زیبا، احساسات عمیق خود را در ارتباط با معشوق بیان میکند. او به خوبی تضاد بین شب و روز، غفلت و بیداری را نشان میدهد و به معجزهگونه بودن خط محبوب اشاره میکند. در نهایت، شاعر با اشاره به عمر ابدی در عشق، انتظار و امید را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بیدلیل از زبان ما شکایت کند، از عشق و شوق ما به او چیزی نخواهد دید، و آنگاه عشق ما از دل دور میشود.
هوش مصنوعی: ما از بحث و جدال و مشکلات بینیازیم و روشنایی ما مانند آینهای صاف است که شکوه ستاره ما را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ما به یاد و خاطر پرواز گلها نمیپردازیم، زیرا سرنوشت ما در افسانهها و نوشتههای بزرگ به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: دلهای ناآگاه از منبع آگاهی و حقیقت سیراب نمیشوند، چگونه صبح میتواند به شادی و روشنایی بیفتد در حالی که شب با غم و اندوهی عمیق به پایان میرسد؟
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی ارتباط میان دو مفهوم را بیان میکند. در آن، بیتابی و شورش یک ذره و آتش به نوعی به هم مرتبط هستند و نشاندهندهی احساس عمیق و شوریدگی در جستجوی حقیقت و وحدت هستند. همچنین، اشاره به این دارد که شاید راه دستیابی به این حقیقت، برداشتن پردهها و دیدن مطالب عمیقتری است که در پس ظاهر وجود دارد.
هوش مصنوعی: در محفل یار، بادهای دلانگیز و زیبا به خاطر شوخی و لذتجویی ما به جا آورده شده است.
هوش مصنوعی: خط تو میتواند ادعای شگفتی کند و گل بنفشه، از زیبایی شب ما حسادت میکند.
هوش مصنوعی: امید به زندگی جاویدان را برای تو، که در آسمان اثر انتظار را حس میکنی، میآورد. خدایا، ما به این وضعیت عادت کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نشست اشک روان زنگ محنت از شب ما
نداد پرتو راحت طلوع کوکب ما
به نبض جستن ما ای طبیب دست میار
که سوخت رشته نبض از حرارت تب ما
سفید گشت چو پنبه ز گریه چشم و ز ضعف
[...]
بدرس دل سر زانوی ماست مکتب ما
دلست همنفس روز و همدم شب ما
حکایت سر زلف تو ذکر دایم دل
فسانه غم عشق تو درس مکتب ما
بود پدید که خورشید راست آینه آب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.