گنجور

 
اسیر شهرستانی

رام طاعتیم و کشاکش کمند ما

صید دلیم و گردن تسلیم بند ما

شکر فروش خنده او زهر چشم او

تلخی فزای گریه ما زهرخند ما

گلدسته بند شعله دیدار گشته ایم

دارد سپند غنچه در آتش گزند ما

خویش بهانه جوی و نگه تشنه التفات

ناکام آرزو دل مشکل پسند ما

دلبستگی به الفت جاوید داده ایم

عمر دراز خضر محبت کمند ما

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
صائب تبریزی

چون نی ز ناله نیست تهی بندبند ما

آه ار نفس زیاده کشد دردمند ما

چون صبحدم به خون شفق غوطه ها زدیم

هر چند بود یک دو نفس نوشخند ما

در بوته ای که سنگ در او آب می شود

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فروغی بسطامی

آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما

آماده شد بلای دل دردمند ما

ما مهر از آن پسر سر مویی نمی‌بریم

برند اگر به خنجر کین بندبند ما

تا چشم خود به دورهٔ ساقی گشاده‌ایم

[...]

صفای اصفهانی

عشق رخت براه حقیقت سمند ما

خاک درت دوای دل دردمند ما

سودائیان عشق توایم و در آتشیم

در سوز دائمیم و نباشد گزند ما

آمد بدست کوته ما تاب زلف دوست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه