گفتوگویی شنیدهام که مپرس
نگهی واکشیدهام که مپرس
در محبت ز آه بیتأثیر
اثری باز دیدهام که مپرس
منم آن هرزهگرد کز پی دل
آنقدرها دویدهام که مپرس
چون کنم شکر بینوایی خویش
به نوایی رسیدهام که مپرس
زیر پای سمند ناز کسی
به هوایی تپیدهام که مپرس
اضطرابی تمام دارم اسیر
آنچنان آرمیدهام که مپرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به بیان لحظات و احساسات عمیق خود میپردازد. او از تجربیاتش در عشق و ناامیدی سخن میگوید و نشان میدهد که احساساتش آنقدر پیچیده و عمیق است که نمیتوان به سادگی آنها را فهمید. او اشاره میکند که دچار اضطراب و کشمکش درونی است، اما به نوعی با این شرایط کنار آمده و در سکوت خود رازهای زیادی نهفته دارد. در نهایت، او از دیگران میخواهد که از جزئیات این تجربیات و احساساتش نپرسند.
هوش مصنوعی: شنیدهام که دربارهای صحبت شده که بهتر است از آن نپرسی و به نگاهی اشاره کردهام که نیازی به سوال دربارهاش نیست.
هوش مصنوعی: در عشق، تجربهایی از یک آه بیتأثیر دیدهام که بهتر است دربارهاش صحبت نکنی.
هوش مصنوعی: من آن کسی هستم که برای به دست آوردن عشق، به اندازه کافی دویدهام که نیازی به پرسیدن نیست.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از نداشتن نعمتهای کافی شکرگزاری کنم، وقتی که به جایی رسیدهام که دیگر نگران نیستم؟
هوش مصنوعی: زیر پای اسب ناز کسی، من به هوای او بیتابی میکنم و تو را از پرسیدن علتش نهی میکنم.
هوش مصنوعی: من در اضطراب و نگرانی عمیقی به سر میبرم و به طوری آرام و بیتوجه نشستهام که تو حتی از من نپرس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
[...]
گرم و سردی چشیده ام که مپرس
هم به مردی رسیده ام که مپرس
این چنین جام می که می نوشی
دُرد دردی چشیده ام که مپرس
این چنین مست و لاابالی وار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.