گرچه مجنون را محبت از هوس زایل نشد
سست همت بین که هر نقش پیش محمل نشد
تا سواد از سطر زنجیر جنون روشن نکرد
طفل ما را در دبستان دانشی حاصل نشد
در قمار عشق باشد باختن نقش مراد
تا کسی را دل نرفت از دست صاحبدل نشد
نذر دیر و کعبه از داغ درون با صد نیاز
شمعها بردیم تا او شمع هر محفل نشد
درد مجنون را طواف کعبه بهبودی نداشت
هرگز افسون محبت از دعا زایل نشد
سینه را نگشود از تنگی دری بر روی دل
تا گشادی از کلید خنجر قاتل نشد
ناخن عشقت گره از رشته هرکس گشود
هرگز او را یک سر مو عقده ای مشکل نشد
رحم اگر آید تو را در کشتنم تأخیر چیست
هرگز او را یک سر مو عقده ای مشکل نشد
رحم اگر آید تو را در کشتنم تأخیر چیست
صید وحشی کی گرفت آرام تا بسمل نشد
موج دریا کی به کامش خنجر طوفان شکست
در محبت کشتی ما تشنه ساحل نشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرگز از عشقی مرا پایی چنین در گل نشد
هیچ سال این دردم اندر جان وغم در دل نشد
نیست سنگی کان ز آه آتشین من نسوخت
نیست خاکی کان ز آب دیدهٔ من گل نشد
هیچ سعیی در جهان چون سعی من ضایع نگشت
[...]
دل به زخم خنجر احسان کس بسمل نشد
صید ما منت کش جانبخشی قاتل نشد
عاشقانت را بود با درد پیوند دگر
بعد مردن وای اگر مشت گل ما دل نشد
می رسد جان در گداز تن به معراج قبول
[...]
گل نکرد آهیکه بر ما خنجر قاتل نشد
آرزو برهم نزد بالیکه دل بسمل نشد
دام محرومی درین دشت احتیاط آگهیست
وای بر صیدیکه از صیاد خود غافل نشد
دل به راحت گر نسازد با گدازش واگذار
[...]
در حریم حرمت وصلت کسی واصل نشد
تا چو بلبل عشق او ز آه و افغان کامل نشد
عارضش چون کهربا تا با خزان شامل نشد
از گل روی توام رنگی جزین حاصل نشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.