لاله می روید ز بستر ناتوان عشق را
شعله پرورده است مغز استخوان عشق را
مهر خاموشی است بر عنوان این سربسته راز
نیست با گوش و زبان کاری بیان عشق را
راز دل از بیزبانی بیشتر گل می کند
باطن از آیینه رنجد رازدان عشق را
شوقم از جا برد وصل کعبه دیدم بی سفر
خضر پرواز است راه بی نشان عشق را
هرکجا رفتیم کویش مرکز سرگشتگی است
دل شناسد جذبه های بیگمان عشق را
دشت دشت از گرد راهم باز می ماند سراب
گرچه دورافتاده ام کامل روان عشق را
کی اسیر از درد بیدرمان تسلی می شود
بوالهوس هم سود میداند زیان عشق را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن عواطف و احساسات عمیقی است که عشق در دل انسان ایجاد میکند. شاعر به بیان سختیها و رازهای عشق میپردازد و میگوید که احساسات واقعی عشق گاهی در سکوت و ناتوانی بیان میشوند. عشق مانند آتش در اعماق وجود انسان شعلهور است و کسی نمیتواند بهراحتی راز آن را درک کند. سفر به سوی عشق همیشه دشوار و پیچیده است، حتی اگر در ظاهر به آسانی برسیم. شاعر به حسرت و گمگشتگی در جستجوی عشق اعتراف میکند و به این نتیجه میرسد که عشق هم میتواند باعث رنج و درد شود، حتی برای کسانی که آن را بهطور شفاف درک میکنند.
هوش مصنوعی: لاله از زمین ضعیفی میروید که عشق در آن مانند شعلهای در حال پرورش است و عشق به عمق وجود آدمی نفوذ کرده است.
هوش مصنوعی: عشق موضوعی است که نمیتوان به راحتی دربارهاش صحبت کرد یا آن را با کلمات بیان کرد. این احساس عمیق و نهفته است و به محض اینکه تلاش میکنیم دربارهاش صحبت کنیم، ممکن است که همه چیز را پیچیدهتر کنیم. در واقع، عشق مانند راز بزرگی است که نمیتوان به سادگی آن را فاش کرد.
هوش مصنوعی: دل آدمی وقتی از گفتن و ابراز احساساتش ناتوان باشد، بیشتر از درون خود به راز و نیاز میپردازد. در حقیقت، عمق وجود و احساسات حقیقی او همچون تصویری در آینه نمایان میشود، و این تصویر درد و رنج عاشق را به خوبی نشان میدهد.
هوش مصنوعی: میگوید که عشق و شوق او چنان زیاد شده که او را از همه چیز جدا کرده است. او در محضر کعبه قرار گرفته و احساس میکند که بدون نیاز به سفر و همراهی خضر، به سیر و سیاحت عشق پرداخته است. این عشق، راهی را به او نشان میدهد که مشخص نیست و او را به ابعادی دیگر میبرد.
هوش مصنوعی: هر جایی که برویم، زیباییهای او ما را گمراه میکند و دل به طور طبیعی جذبههای محصل عشق را درک میکند.
هوش مصنوعی: در دشتها از گرد و غبار راهم مانع میشود، هرچند که از دور هستم، اما عشق در من به طور کامل جاری است.
هوش مصنوعی: هیچ کسی که از درد بیدرمان رنج میبرد، نمیتواند تسلا پیدا کند. حتی انسانی که به دنیا پرستی مشغول است، به خوبی میداند عشق چه زیانی به همراه دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرکز خاک است گردون آسمان عشق را
لامکان یک پله باشد آستان عشق را
تا چه آید، روشن است، از دست این یک قبضه خاک
چرخ نتوانست زه کردن کمان عشق را
گفتگوی عاشقی لاحول بی دردان بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.