قطع نظر جزای دل بدگمان خوش است
تیغ نهان گداز طراز میان خوش است
اکسیر آبروست سفر در رکاب عشق
پرواز گوهر از صدف آشیان خوش است
آخر دچار تیر تو شد استخوان من
بال هما گشادن بال کمان خوش است
گل گل شکفته مجلس نیرنگ روزگار
تا هست حرف صافدلی در میان خوش است
در زیر چرخ وسعت یک انتعاش نیست
پرواز بال بسته در این گلستان خوش است
زنجیر را چو تار نفس پاره می کند
دیوانه ای است دل که به بند زبان خوش است
راز نهان ز صفحه سیما نخواندگان
آن دل که نیست خون شده امتحان خوش است
دیوانگی است دامش و زنجیر دانه اش
صیاد ما پری است ز مردم نهان خوش است
امشب که چشم شوخ تو خوابش نمی برد
تا حشر اگر اسیر شود قصه خوان خوش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به مباحثی چون عشق، دلشکستگی و زیباییهای معنوی اشاره میکند. او از تیراندازیهای محبت و اینکه چگونه دل انسان درگیر آن میشود صحبت میکند. احساسات انسان در برابر دنیا و نیرنگهای آن را به تصویر میکشد و به دنبال حقیقت و عشق است. شاعر به مفهوم دیوانگی و رهایی از قید و بند اشاره میکند و در نهایت به زیبایی چشمها و تاثیری که بر دل دارد، اشاره میکند. مضمون اصلی شعر بر عشق و تأثیرات آن بر روح و روان انسان متمرکز است.
هوش مصنوعی: به هیچ وجه به عواقب دل نگران توجه نکن، زیرا شمشیر پنهانی که بر دل مینشیند، زیبایی و لذت خاصی دارد.
هوش مصنوعی: سفر در کنار عشق به مانند مروارید از صدفی زیباست که باعث افزایش اعتبار و ارزش انسان میشود.
هوش مصنوعی: در نهایت، من به تیر محبت تو مبتلا شدم. استخوانهای من تاب مقاومت ندارند و پرواز در آغوش تو، همچون انتشار بالهاست که با کشش کمان شگفتانگیز است.
هوش مصنوعی: در مجلس زندگی، زیبایی و لطافت وجود دارد، اما در پس این زیبایی، نیرنگهای زمانه پنهان است. تا زمانی که راستقلبی و صداقت در گفتگو وجود دارد، اوضاع خوشایند و دلنشین است.
هوش مصنوعی: در زیر آسمان وسیع، حس آزادی وجود ندارد، اما پرواز با بالهای بسته در این باغ زیبا، لذتبخش است.
هوش مصنوعی: وقتی زنجیر را مانند تار نازک نفس پاره میکند، یعنی احساسات و آرزوهای یک دیوانهای است که دلش به خوشی و زیباییهای کلام وابسته است.
هوش مصنوعی: رازهای پنهان از چهره خوانده نمیشود، دلهایی که دچار درد و آزمایش هستند، خوشحالی و آرامش را تجربه نمیکنند.
هوش مصنوعی: دیوانگی او مانند تلهای است که انسان را گرفتار میکند و زنجیرش نیرویی است که او را به دام میاندازد. اما شکار ما، یعنی پری، از چشمان مردم پنهان است و این حالت برای ما دلپذیر است.
هوش مصنوعی: امشب چشمان زیبا و با طراوت تو، به خواب نمیروند. حتی اگر در روز قیامت گرفتار شویم، قصهای که تو روایت میکنی، دلنشین و دلچسب خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر باده (با) مشافهه دوستان خوش است
جای چمانه بر چمن بوستان خوش است
گلهای بوستان چو رخ دوستان ماست
پس بوستان ما زرخ دوستان خوش است
گیتی جوان شد از سر و پیری گرفت می
[...]
دلهای مردمان به نشاط جهان خوش است
در دل مرا غمیست، که خاطر به آن خوش است
چون نیست خوشدل از تن زارم سگ درش
سگ بهتر از کسی، که به این استخوان خوش است
خوش نیست چشم مردم بیگانه جای یار
[...]
از پیر گوشه گیری وسیر از جوان خوش است
از تیر راستی و کجی از کمان خوش است
تغییر رنگ خوش بود از روی شرمگین
در چشم اهل دید بهار و خزان خوش است
جوش گل است در قفس ما تمام سال
[...]
در بزم عشق باده سرشک روان خوش است
جای سرود و مطرب ما را فغان خوش است
با روی زرد ناله ی دل زارتر نگو
مرغ مرا بهار نوا در خزان خوش است
از گلبن تو دیده ندوزم ز خار غیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.