عمر ما رفته بود باز آمد
کارساز خوشم به ساز آمد
مطربم ساز عاشقان بنواخت
باز آواز دلنواز آمد
می کند باز ناز خواجه ایاز
جان محمود در نیاز آمد
نقد قلبی ز آتش عشقش
گرم گردید و پاکباز آمد
باز پرواز کرد از بر شاه
کرد صید خوشی و باز آمد
عشق مستست و جام می بر دست
در ولایت به ترکتاز آمد
نعمت الله رسید مست و خراب
این چنین حاجی از حجاز آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون گه رفتنش فراز آمد
به سوی حضرتش نیاز آمد
چون بدین گفتنم نیاز آمد
مثلی لایقم فراز آمد
زانچنان بیهشی چو باز آمد
قطره اش بحر پر ز راز آمد
گر چه خالی ز برگ و ساز آمد
نه به حکم تو رفت و باز آمد؟
دل که در عالم نیاز آمد
پیش معشوق سر فراز آمد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.