ملک دنیا و مردمان در وی
گور خانه است و مردگان در وی
نیست بستان تو مباش در او
هست زندان تو ممان در وی
هرکرا دل در او قرار گرفت
گرچه زنده است نیست جان در وی
این جهان بر مثال مرداریست
اوفتاده بسی سگان در وی
آدمی زاده چون خورد چیزی؟
که سگان را دهان بود در وی
گوشتی لاغرست و چندین سگ
زده چون گربه ناخنان در وی
عدل را ساق لاغرست ولیک
ظلم را فربهست ران در وی
اندرین آزمون سرا ای پیر
طفل بودی شدی جوان در وی
چشم بگشا ببین که نامده ای
بهر بازی چو کودکان در وی
خاک دنیاست چون وحل، زنهار
مرکب خویشتن مران در وی
اندرین غبر هیچ آب مخور
که گلوگیر گشت نان در وی
آرزوها نوالهٔ چربست
نیست چون پیه استخوان در وی
گرچه شیرین بود چو نوش کنی
نیش بینی بسی نهان در وی
عرصهٔ ملک پر ز دیو شده است
نیست از آدمی نشان در وی
همه را یک سر و دو رو دیدم
آزمودم یکان یکان در وی
جمله از بهر لقمه یی چو سگان
دشمنانند دوستان در وی
چون زر کم عیار قلب آمد
هر کرا کردم امتحان در وی
اهل معنی در او نه و مردان
صورت آرای چون زنان در وی
شد بدی عام آن چنان که دمی
نیک بودن نمی توان در وی
زندگانی عذاب و غیر از مرگ
زنده را راحتی مدان در وی
تن او را تعب نیامد کم
چون کسی بیش کند جان در وی
منشین بر زمین او که چو ابر
سیل بارست آسمان در وی
موج افگنده شور در دریا
تو چو کشتی شده روان در وی
بر تو از غرق نیستم ایمن
که ز بار خودی گران در وی
بر بساط زمین که از پی ملک
خسروان باختند جان در وی
دیدم از اسب دولت افتاده
مات گشته بسی شهان در وی
صاحب تیغ و تیر را که بجنگ
نکشیدی کسی کمان در وی
سپر از روی دور کن بنگر
زده رمح اجل سنان در وی
از جهان رفت سیف فرغانی
ماند اشعار ازو نشان در وی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دنیا و ویژگیهای آن میپردازد. شاعر دنیا را به گورخانهای تشبیه میکند که در آن مردگان و مشکلات زندگی وجود دارد. او هشدار میدهد که دل بستن به این دنیا بیهوده است، زیرا در آن جان و آرامش واقعی وجود ندارد.
شاعر به فساد و ظلمی که در این دنیا حاکم است اشاره میکند و میگوید که انسانها در جستجوی پر کردن شکم خود مانند سگان هستند و دوست و دشمن در این بازی زندگی یکی شدهاند.
او تأکید میکند که زندگی همواره پر از عذاب است و مرگ تنها راه رهایی است. پیام کلی شعر این است که دنیا محل آزمون و آزمایش است و انسانها باید از وابستگی به آن اجتناب کنند و به حقیقت و معنای زندگی توجه کنند.
هوش مصنوعی: این جهان و تمام انسانها در آن مانند خانهای برای مردگان هستند، جایی که همه در نهایت به خاک سپرده خواهند شد.
هوش مصنوعی: در باغ زندگی تو نباید بیاندیشه رفتار کنی، زیرا در این جا میتواند تو را به بند بکشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش به کسی سپرده شود، اگرچه او زنده است، اما روح و جانش در آن شخص نیست.
هوش مصنوعی: این دنیا مانند جسدی است که در آن بسیاری از سگها در حال درگیری و گلهگذاری هستند.
هوش مصنوعی: آدمی زمانی که چیزی بخورد، در او هم مانند سگان، نوعی تمایل و اشتها وجود دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف وضعیتی پرداخته که در آن، گوشتی لاغر و ضعیف وجود دارد و چندین سگ به آن حمله کردهاند، به گونهای که وضعیت آن به گربهای که ناخنهایش به آن آسیب رسانده، شبیه است. این توصیف به نوعی بیانگر ضعف و آسیبپذیری در برابر فشارها یا عناصر خارجی است.
هوش مصنوعی: عدل شاید حالتی ضعیف و لاغر داشته باشد، اما ظلم همیشه قوی و چاق به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: در این تجربه و آزمون زندگی، ای پیر! تو در ابتدا مانند یک کودک بودی، اما به مرور زمان بزرگ شدی و به جوانی تبدیل گشتی.
هوش مصنوعی: چشمانت را باز کن و ببین که به این دنیا نیامدهای تا فقط بازی کنی مثل کودکان.
هوش مصنوعی: دنیا مانند خاکی است که نباید در آن غرق شوی، پس مواظب باش که خودت را در آن نغلطانی.
هوش مصنوعی: در این محیط غبارآلود، هیچ آب ننوشید؛ زیرا نان در گلو گیر میکند.
هوش مصنوعی: آرزوها مانند غذایی لذیذ و خوشمزه نیستند، همچون پیهای که بهطور طبیعی به استخوان چسبیده است.
هوش مصنوعی: هرچند که چیزی شیرین و خوشایند به نظر میرسد و لذتی به دنبال دارد، اما ممکن است در دل آن، تلخیها و مشکلاتی نیز نهفته باشد.
هوش مصنوعی: این دنیا پر از قویها و موجودات ناپسند شده و دیگر نشانی از انسانیت در آن دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: همه انسانها را با دو جنبه مختلف مشاهده کردم و هر کدام را بهطور جداگانه امتحان کردم.
هوش مصنوعی: همه کسانی که به خاطر لقمهای در تلاشند، مانند سگان دشمنان عمل میکنند، حتی اگر به ظاهر دوستان باشند.
هوش مصنوعی: قلب هر کسی مثل طلا نیست که با ارزش باشد، به همین خاطر هر کسی را که آزمایش کردم، ارزش واقعیاش را متوجه شدم.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به افرادی شده که دارای معنا و عمق درونی هستند، اما مردانی که تنها به ظاهر و ظاهرسازی اهمیت میدهند، مانند زنان در زیبایی و آرایش. به عبارت دیگر، حقیقیترین معنا در افرادی است که به عمق وجود خود توجه دارند، در حالی که برخی دیگر فقط به ظواهر میپردازند.
هوش مصنوعی: بدی به حدی رواج یافته که حتی لحظهای نیکو بودن در آن ممکن نیست.
هوش مصنوعی: زندگی پر از سختی و رنج است و به جز مرگ، نباید انتظار آرامش و راحتی را در آن داشت.
هوش مصنوعی: بدن او هرگز احساس خستگی نکرد، زیرا کسی جانش را در او قرار داده است.
هوش مصنوعی: بر روی زمینی نشین که مانند ابر، سیلابی از باران را به همراه دارد و آسمان در وجود اوست.
هوش مصنوعی: شور و هیجان در دریا مانند حرکت کشتیای است که به راحتی در میان امواج میتازد.
هوش مصنوعی: من از غرق شدن در مشکلاتت ایمن نیستم، زیرا که بار سنگین خودت در من سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: در زیر آسمان جهان که برای دستیابی به قدرت پادشاهان و مقاممنشی به رقابت پرداختهاند، زندگی و جان انسانها در آنجا به حراج گذاشته شده است.
هوش مصنوعی: دیدم که قدرت و مقام بسیاری از پادشاهان از بین رفته و در برابر آن، حیران و ناامید شدهاند.
هوش مصنوعی: کسی که با شمشیر و تیر به جنگ نرفته، نباید انتظار داشته باشد که کسی کمان را به سوی او بکشد.
هوش مصنوعی: سپر را کنار بگذار و با دقت نگاه کن که چگونه نیزه مرگ به او حملهور شده است.
هوش مصنوعی: سیف فرغانی از دنیا رفت، اما اشعار او به یادگار باقی ماند و نشانهای از او در این اشعار وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.