چنان عشقش پریشان کرد ما را
که دیگر جمع نتوان کرد ما را
سپاه صبر ما بشکست چون او
بغمزه تیر باران کرد ما را
حدیث عاشقی با او بگفتیم
بخندید او و گریان کرد ما را
چو بربط برکناری خفته بودیم
بزد چنگی و نالان کرد ما را
لب چون غنچه را بلبل نوا کرد
چو گل بشکفت و خندان کرد ما را
بشمشیری که از تن سر نبرد
بکشت و زنده چون جان کرد ما را
غمش چون قطب ساکن گشت در دل
ولی چون چرخ گردان کرد ما را
کنون انفاس ما آب حیاتست
که از غمهای خود نان کرد ما را
بسان ذره بی تاب بودیم
کنون خورشید تابان کرد ما را
مرا هرگز نبینی تا نمیری
بگفت و کار آسان کرد ما را
چو بر درد فراقش صبر کردیم
بوصل خویش درمان کرد ما را
بسان سیف فرغانی بر این در
گدا بودیم سلطان کرد ما را
نسیم حضرت لطفش صباوار
بیکدم چون گلستان کرد ما را
چو نفس خویش را گردن شکستیم
سر خود در گریبان کرد ما را
کنون او ما و ما اوییم در عشق
دگر زین بیش چه توان کرد ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شدت عشق و تاثیر عمیق آن بر انسانهاست. شاعر بیان میکند که عشق او را از هم پاشیده و قادر به جمع کردن خود نیست. این عشق به قدری است که صبرش را شکسته و باعث درد و رنجش شده است. او خاطرات عاشقانهاش را با معشوقش به یاد میآورد و میگوید که معشوق همواره او را به گریه واداشته است.
شاعر به تصویر میکشد که چگونه عشقش او را شاداب کرده و مانند گل شکوفا شده است در حالی که در غم و دوری از یار، احساس مرگ و زنده بودن همزمان را تجربه میکند. او حس میکند که عشقشان به گونهای است که همواره به هم متصلاند و وجودشان به وجود یکدیگر وابسته است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که دیگر هیچ چیزی از این عشق بیشتر نمیتواند او را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: عشق او چنان ما را به هم ریخت که دیگر نمیتوانیم به حالت قبلی برگردیم.
هوش مصنوعی: ارتش صبر ما وقتی شکست که او با ناز و بیتوجهی ما را مورد حمله قرار داد.
هوش مصنوعی: ما درباره عاشقی با او صحبت کردیم و او با خنده به ما پاسخ داد، اما این صحبت ما را به گریه انداخت.
هوش مصنوعی: در کنار بربط (ساز موسیقی) که خوابیده بودیم، ناگهان صدای چنگی به گوشمان رسید و ما را به حال نالان و اندوهگین درآورد.
هوش مصنوعی: لکها و لبها مانند غنچهای هستند که بلبل با نغمهاش آنها را به سوی شکفتن و سرزندگی میکشاند. هنگامی که این غنچهها شکفته میشوند، شادی و خوشحالی به دل ما نیز میانجامد.
هوش مصنوعی: بیتی به این معناست که همچون شمشیری که نمیتواند سر را از تن جدا کند، ولی همچنان میتواند انسان را بکشد یا او را زنده نگهدارد، ما نیز به گونهای هستیم که به زندگی ادامه میدهیم، حتی اگر در معرض خطرات و تحدیدها قرار داشته باشیم.
هوش مصنوعی: غم او در دل چون قطبی ثابت و بیحرکت شد، اما به مانند چرخ گردان، ما را به هر سو میچرخاند و تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: امروز نفسهای ما مانند آب حیات است که ما را از ناراحتیها و غمهایمان نجات میدهد.
هوش مصنوعی: ما مثل ذرهای ناآرام بودیم، اما اکنون همچون خورشید درخشان به ما نور داده شده است.
هوش مصنوعی: او گفت که هرگز مرا نمیبینی تا زمانی که نمیرای، و این برای ما راحتر کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که در برابر درد جداییاش صبر کردیم، او با رسیدن به ما، درمانی برای زخمهایمان شد.
هوش مصنوعی: ما همچون سیف فرغانی در برابر این در به حالت گدا بودیم، اما سلطان ما را به مقام و جایگاهی بالاتر رساند.
هوش مصنوعی: نسیم رحمت او مانند نسیم صبحگاهی به یکباره ما را همچون گلستان سرشار از زیبایی و سرسبزی کرد.
هوش مصنوعی: وقتی خود را تسلیم کردیم و از اراده خود دست کشیدیم، به درون خود نگاه کردیم و خود را در چالش یافتیم.
هوش مصنوعی: اکنون او به ما و ما به او تبدیل شدهایم، در عشق. دیگر از این بیشتر چه میتوان کرد برای ما؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.