عاشق روی توام از من مپوش آن روی را
پرده بردار از رخ و بر رو میفگن موی را
تا بروز وصل تو چشمش نبیند روی خواب
هر که یک شب همچو من در خواب دید آن روی را
گرد میدان زمین سرگشته گردم همچو گوی
من چو در میدان عشق تو فگندم گوی را
همتی دارم که گر دستم رسد هر ساعتی
طوق زر در گردن اندازم سگ آن کوی را
عشق سری بود پنهان رنگ رو پیداش کرد
مشک اگر پنهان بود پنهان ندارد بوی را
من ز مشتاقان آن رویم ازیرا خوش بود
با رخ نیکوی گل مر بلبل خوش گوی را
تیر باران غمش را پیشوا رفتم به صبر
جز سپر نکند تحمل تیغ رویاروی را
دل همی جوید نگارم تا ستاند جان ز من
دل به ترک جان بجوی آن دلبر دلجوی را
سبزه مژگان بماند بر کنار جوی چشم
کآب هر دم جو شود آن چشم همچون جوی را
سیف فرغانی برو تصدیق سعدی کن که گفت
«من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را»
بنده گر نیکست و گر بد در سخن نیکت ستود
نزد نیکویان جزا بد نیست نیکوگوی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عاشق بودن و عشق به معشوق است. شاعر از عشق و زیبایی معشوق خود صحبت میکند و آن را به شکلهای مختلف توصیف میکند. او به شدت دلتنگ و دلباخته است و میگوید که تنها با یک نگاه از معشوق، تمام دردهایش فراموش میشود. شاعر از سرگشتگی و احساسات عمیق خود در میدان عشق صحبت میکند و به زیبایی معشوقش اشاره میکند که او را دیوانه کرده است. در نهایت، شاعر میگوید که فرقی نمیکند انسان نیکوکار باشد یا بد، مهم این است که در سخن نیکو بگوید و مورد محبت نیکوکاران قرار گیرد.
هوش مصنوعی: من عاشق چشمانت هستم، لطفاً آن چهرهات را از من نپوشان و پرده را کنار بزن. موهایت را هم از روی صورتت کنار بزن تا زیباییات را ببینم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هر کسی که یک شب مانند من، چهره زیبای تو را در خواب ببیند، دیگر نمیتواند به خوابهای خود نگاه کند و رویایی غیر از تو را ببیند. روشن است که آن شب و آن خواب برایش به شدت تاثیرگذار و خاص خواهد بود.
هوش مصنوعی: در میدان زندگی مانند گوی به دور خود میچرخم، و زمانی که در عشق تو قرار میگیرم، گوی را رها میکنم.
هوش مصنوعی: عزمی دارم که اگر فرصتی پیش بیاید، هر زمانی که بتوانم، گردنبندی طلا را بر گردن آن سگ که در آن کوی است، خواهم انداخت.
هوش مصنوعی: عشق موضوعی است که در ابتدا نمیتوان آن را مشاهده کرد، اما در نهایت ویژگیهای آن آشکار میشود. مانند مشک که اگرچه در ابتدا ممکن است پنهان باشد، اما در نهایت بوی خوشش خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: من عاشق آن چهره زیبا هستم، زیرا با دیدن آن، دل خوشی به من میبخشد. مانند بلبل که از زیبایی گل لذت میبرد و ترانهای خوش میخواند.
هوش مصنوعی: به خاطر غمهایش به دنبال آرامش و صبر رفتم، اما جز وجودم که به مثابه سپر است، چیزی نمیتواند در برابر سختیها و چالشهای زندگی مرا محافظت کند.
هوش مصنوعی: دل همیشه در جستجوی معشوق است تا جانم را از من بگیرد. دل را رها کن و به دنبال آن دلبر دلجوی باش.
هوش مصنوعی: سبزههای مژگان تو در کنار جاری چشمانت باقی مانده، زیرا هر لحظه آب چشم تو مانند جوی جاری میشود.
هوش مصنوعی: سیف فرغانی، تو باید سخن سعدی را تأیید کنی که گفت: «من هرگز چهرهای به این زیبایی و نیکی ندیدهام».
هوش مصنوعی: اگر من بنده خوب یا بدی هستم، اما در سخن نیکو گفتهام، نزد نیکوکاران برای من پاداشی جز خوبی نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را
وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را
همین شعر » بیت ۱۰
سیف فرغانی برو تصدیق سعدی کن که گفت
«من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را»
شب نماید در صفت زلفین آن بت روی را
مه نماید در صفت رخسار آن دلجوی را
شب کجا جوشن بود کافور دیبا رنگ را
مه کجا مَفرَش بود زنجیر عنبر بوی را
بر زمین هر کس خبر دارد که ماه و آفتاب
[...]
من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را
وین دلآویزی و دلبندی نباشد موی را
روی اگر پنهان کند سنگیندلِ سیمینبدن
مشک غمازست نتواند نهفتن بوی را
ای موافقصورتومعنی که تا چشم من است
[...]
تا ز باریکی میانت تاب داده موی را
سبزه پیش روی تو بر خاک مالد روی را
تو چه غم داری اگر سیلاب اشکم میرود
چون من از خاشاک راهی کمترم این کوی را
بر وفاداران خود هر دم زنی تیغ جفا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.