یار در شیرینی از شکر گذشت
عشق در دلسوزی از آذر گذشت
چون کنم چون انگبین آگاه نیست
زآنکه بی او شمع را بر سر گذشت
باد زلفش را پریشان کرد دی
بوی او خوش شد چو بر عنبر گذشت
می نیارم زآن رقیبان چو دیو
گرد کوی آن پری پیکر گذشت
منع را بر آستان خفته است سگ
زآن نمی آرد گدا بردر گذشت
دی مرا پرسید یار از حال صبر
گفتمش تو دیر زی کو در گذشت
آب چشمم بی تو بگذشت از سرم
بی تو این دارم یکی از سرگذشت
او مرا طالب من اورا عاشقم
انتظار از حد شد و از مر گذشت
راست چون لیلی و مجنون هر دو را
عمر در سودای یکدیگر گذشت
یار دی اشعار من می خواند، گفت
پایه شعر تو از خوشتر گذشت
گفتم آری این عجب نبود ازآنک
آب شیرین شد چوبر شکر گذشت
سیف فرغانی بیمن ذکر دوست
گوهر نظمت بقدر از زر گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عاشقانه و درد جدایی میپردازد. شاعر به محبت yار و تأثیر او بر زندگیاش اشاره میکند. او از زیبایی و شیرینی عشق میگوید و میافزاید که جدایی و دوری از یار، عذاب آور است. شاعر به بوی خوش و زلف پریشان یار اشاره میکند و نشان میدهد که هر چیز بدون او بیمعناست. در نهایت، عشق را مانند داستانهای لیلی و مجنون میبیند و به خوبی و تأثیر شعرهایش در کنار یاد یار اشاره میکند. به طور کلی، شعر روایتگر آرزوها و عواطف عمیق عاشقانه است.
هوش مصنوعی: دوست، در شیرینی خود از شکر نیز فراتر رفت و عشق، در محبت و دلسوزی، از آتش هم عبور کرد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم مانند عسل باشم، در حالی که بیوجود او، شمعی بر سر راه خود نمیماند؟
هوش مصنوعی: باد زلف محبوبش را به هم ریخت و بوی خوش او در فضا پراکنده شد، هنگامی که عطر عطرعنبر در هوا پخش شد.
هوش مصنوعی: من خود را از رقبای دیگر دور میکنم، چون وقتی آن پریچهره از کنار میگذرد، دیگر کسی به من توجه نمیکند.
هوش مصنوعی: سگ بر در خوابیده و مانع ورود به آنجاست، از این رو گدا نمیتواند به راحتی عبور کند.
هوش مصنوعی: دوست من درباره حال من و صبرم سؤال کرد. به او گفتم که تو خیلی دیر به فکر من افتادی و این مدت طولانی گذشته است.
هوش مصنوعی: بدون تو، اشکهای چشمم به سر میرسد و این تنها چیزی است که از روزگارانم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: او به دنبال من است و من عاشق او هستم، این انتظار به حدی رسیده که از مرزها فراتر رفته است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که لیلی و مجنون، هر دو زندگیشان را در آرزوی یکدیگر سپری کردند و این عشق عمیق و دلسوزی برای هم، باعث شد که عمرشان به خاطر این عشق پرشور سپری شود.
هوش مصنوعی: دوست من اشعار مرا میخواند و گفت که موضوع شعر تو از همه زیباتر است.
هوش مصنوعی: گویا این امر تعجبی ندارد، زیرا زمانی که شکر در آب حل شود، طعم آن شیرین میشود.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از برکت و ارزش دوستی صحبت میکند. او میگوید که ذکر و یاد دوست شما را به جایی میرساند که حتی ارزشهای بزرگ و گرانبها همچون زر هم در برابر آن کمرنگ میشود. به عبارتی، یاد دوست و عشق به او از هر چیز دیگری باارزشتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رایت حسن تو از مه برگذشت
با من این جور تو از حد درگذشت
آتش هجر توام خوش خوش بسوخت
آب اندوه توام از سر گذشت
نگذرد بر هیچ کس از عاشقان
[...]
دست گیر ایجان که فرصت در گذشت
پایمردی کن که آب از سر گذشت
روی چون خورشید بنمای از نقاب
کابم از سر همچو نیلوفر گذشت
ای بسا کز هجرت آب چشم من
[...]
مرد آنرا دان که او از سرگذشت
از جهان خواجهٔ قنبر گذشت
دست گیر ای جان که فرصت در گذشت
پایمردی کن که آب از سر گذشت
روی چون خورشید بنمای از نقاب
کابم از سر همچو نیلوفر گذشت
ای بسا کز هجرت آب چشم من
[...]
چون که گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زآن پس ز بلبل سر گذشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.