گنجور

 
۲۰۶۱

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

... تقاضا بر تقاضا می رسد زان سوی دل هر دم

زمانی نیستم خالی فغان زین شوق کارافزا

اگر نالم ز حرمان رخ مگردان حسبة لله ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۲

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

... همه سرمایه اقرار و ایمان بود رخسارت

فغان از خال هندویت که کافر کرد غازی را

گرسنه باز شاهنشاه و ما صیاد بی طالع ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۳

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹

 

... با حکم قضا ساز که در دیر نظیری

مقبول فغان نیست نمازی که قضا نیست

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۴

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

... غیر شوری در سر مخمور نیست

بس نظیری زین فغان جان خراش

ناله دل نغمه طنبور نیست

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۵

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

 

... چون بگذرد نظیری خونین کفن به حشر

خلقی فغان کنند که این دادخواه کیست

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۶

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳

 

... طاقت جور و جفا نیست تنگ حوصله را

گریه چون زور کند دل به فغان می آید

این که با طبع شبابست نظیری چه عجب ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۷

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶

 

شب فغان را به در خلوت او باری بود

ناله برچید اگر در دلش آزاری بود ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۸

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۳

 

... رویش از قبله میخانه نگردد هرگز

چشم مستش ز فغان و شغبم بیش غنود

خفته بیدار به افسانه نگردد هرگز ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۶۹

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۰

 

... ما را که فال عیش قدوم تو مطلب است

خوش تر بود ز نغمه بلبل فغان زاغ

مغز از بخور مجمر زلفت معطر است ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۰

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۶

 

... ز شرم هرزه دوی سرو در سراغ شدم

فغان و شیون مرغان چنان ملولم کرد

که جیب و دامن خالی برون ز باغ شدم ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۱

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۱

 

... جای شیون دود آهم از دهان سر می زند

بس که از سوز درون بر لب فغان می سوزدم

خواستم شمعی که از وی خانه ام روشن شود ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۲

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۹

 

... من و آهوی صحرایی که دایم می رمید از من

نظیری بس ازین آه و فغان دل خراش آخر

به مردم تا به کی آزار دل خواهد رسید از من

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۳

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۹

 

... نداری بخت بر گردون نظیری

فغان آسمان گرد از که داری

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۴

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۷

 

... بس تنک حوصله ام دست و دلی می خواهم

که بگیرم به فغان دامن فریادرسی

محملی نگذرد از بادیه ما ورنه ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۵

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - این قصیده در مدح ابوالمنصور جهانگیر پادشاه در حین ملازمت ایشان در تعریف شکار گفته شده است

 

... از پرده برآورد صد آهنگ بشارت

کوسی که به آهنگ نمی کرد فغان را

از عدل تو در چشم بتان خانه نشین شد ...

... شنقار قوی حمله خونخوار تو دارد

در بیشه به فریاد و فغان ببر بیان را

از ضربت سرپنجه شاهین تو ترسد ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۶

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - این قصیده در منقبت حضرت امام رضا علیه التحیته و الثنا و اشاره به قتل و غارت ساکنان مشهد مقدسه حضرت

 

... خود به گلخن دوزخ بهشت ماوی را

فغان که گشت در احیای خلق افسرده

دمی که مایه اعجاز بود عیسی را ...

... فروختند به غربت دیار و مأوی را

شها فغان ز زمانی که اهل دانش او

ز فهم شعر ندانند غیر آری را ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۷

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - این قصیده ایضا در استدعای صحت و بیان مدحت ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان گفته شده

 

... صبا ز عارضه ات شمه ای به بستان گفت

چو کرد نامیه گوش از چمن فغان برخاست

بدیده نرگست از تن کشید بیماری ...

... که صبح دامن پر زر ز آستان برخاست

فغان ز خلق برآمد که خان خانانست

پی تصدق صحت درم فشان برخاست ...

... ز بس که آب ز دریا به جهد برمی داشت

ز ساکنان وی از جهد او فغان برخاست

ز زیر آب گهر آن قدر برآوردند ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۸

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - این قصیده در تعریف سریر ابوالمنصور نورالدین محمد شاهزاده سلیم گفته شده

 

... تا زد نوا مغنی عدل تو بر سریر

در بزم تو نخواهد چنگ از فغان نشست

سنجیدت آنکه با جد و آبا جزین نگفت ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۷۹

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - ایضا در مدح صاحبی ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان بن بیرام خان واقعست

 

... گوش زهگیر نجنبد که نه نالان گردد

همه ناوک شودش ناله چو آید به فغان

همه پیکان شودش اشک چو گریان گردد ...

نظیری نیشابوری
 
۲۰۸۰

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - ایضا این قصیده در مدح ابوالمظفر جلال الدین هنگام فتح قلعه اسیر گفته شده

 

... ز خلق کشته روان بود خون به رنگ عصیر

کشید قلعه مالی گر از نهیب فغان

که چیست جنگ و عداوت به این ضعیف صغیر ...

... چو بخت بد کند از خانه دور صاحب را

ز پی به نوحه کشد سگ فغان و مرغ صفیر

پس از همه غرض و خواست یافتند امان ...

نظیری نیشابوری
 
 
۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۸۰