بخش ۹ - حکایت در کمال عشق و عاشقی
عاشقی را یکی فسرده بدید
که همی مُرد و خوش همی خندید
گفت کاخر بوقت جان دادن
خندت از چیست و این خوش استادن
گفت خوبان چو پرده برگیرند
عاشقان پیششان چنین میرند
عشق را رهنمای و ره نبود
در طریقت سر و کُله نبود
عشق و معشوق اختیاری نیست
عشق زانسان که تو شماری نیست
عشق را کس وجود نشناسد
هر دلی را وطن نپرماسد
گر نکو بنگری نه جای شکست
عشق را ره ورای نُه فلکست
عاشقی خود نه کار فرزانه است
عقل در راه عشق دیوانه است
در رهِ عشق کاینات همه
ستد از عجز خود برات همه
عرش و فرش از نهاد او حیران
باز گشته ز راه سرگردان
کس نداده نشان ز جوهر عشق
هیچکس نانشسته همبر عشق
نقد عشق از سرای ارواحست
نه ز اشخاص و شکل و اشباحست
راه نایافته بیافتن است
عشق بیخویشتن شتافتن است
کفر و دین عقل ناتمام بُوَد
عشق با کفر و دین کدام بُوَد
هرچه در کائنات جزو کلاند
در ره عشق طاقهای پلاند
عود و بیدی که سوختی همبر
دود اگر دو یکیست خاکستر
بید با میوهدار و خار و خدنگ
همه را آتشی کند یک رنگ
پیش آنکس که عشق رهبر اوست
کفر و دین هر دو پردهٔ در اوست
مرد صورت پرست را گه کار
کفش دستار دان کمر زنّار
هرچه آن نقش دور گردونست
از سرا ضرب عشق بیرونست
عشق برتر ز عقل و از جانست
لی مَعَاللّٰه وقت مردانست
عقل مردیست خواجگی آموز
عشق دردیست پادشاهی سوز
طفل را بارِ عشق پیر کند
پشه را عشق باشه گیر کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره عشق و ماهیت آن صحبت میکند. در ابتدا، شاعر به فردی افسرده اشاره میکند که با وجود مرگ نزدیک، لبخند میزند و از او میپرسد دلیل خوشحالیاش چیست. پاسخ میدهد که وقتی معشوق خود را میبیند، عاشقان چنین حالتی دارند. متن به این نکته میپردازد که عشق اختیاری نیست و نمیتوان آن را فهمید یا شناخته شده درک کرد. عشق برتر از عقل است و راهی غیرمعمول دارد که با هیچ دانشی نمیتوان به آن دست یافت. در نهایت، شاعر بیان میکند که عشق فراتر از کفر و دین است و همه مخلوقات، از جمله آتش و خاکستر، در برابر عشق یکسان میشوند. عشق قدرتی است که از هر عقل و دانشی بالاتر است و همه چیز را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
هوش مصنوعی: عاشقی را دیدند که از درد و غم در حال مرگ است، اما با این حال لبخند بر لب دارد.
هوش مصنوعی: در زمان مرگ، چرا میخندی و این موضوع چقدر خوب است که آدم در آن لحظه آرام و استوار باشد؟
هوش مصنوعی: وقتی زیبایان پرده را کنار بزنند و خود را نمایان کنند، عاشقان در برابرشان به این شکل رفتار میکنند.
هوش مصنوعی: در عشق، کسی وجود ندارد که راه را نشان دهد و در مسیر عشق، جایی برای سر و صدا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: عشق و معشوق خارج از اراده ما هستند و عشق چیزی نیست که ما بتوانیم آن را فقط به عنوان یک ویژگی انسانی حساب کنیم.
هوش مصنوعی: عشق را کسی نمیتواند بهطور کامل درک کند و هر قلبی در جستجوی مکانی برای آرامش است.
هوش مصنوعی: اگر خوب نگاه کنی، جای شکست عشق در جایی فراتر از نه آسمان است.
هوش مصنوعی: عشق ورزیدن خود کار خردمندان نیست، زیرا عقل در مسیر عشق دیوانه و بیدقت میشود.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، جهان تمام داراییهای خود را در برابر ناتوانی خود میگذارد.
هوش مصنوعی: عرش و فرش، به معنای آسمان و زمین، از وجود او شگفتزده و گمراه شدهاند و نمیدانند به کجا بروند.
هوش مصنوعی: هیچکس از وجود عشق خبر یا نشانهای نداده است، و هیچکس نیز بدون آن عشق را تجربه نکرده است.
هوش مصنوعی: عشق واقعی از دنیای روح و معنویت میآید و نه از افراد، ظاهر یا صورتهای زمینی.
هوش مصنوعی: عشق واقعی راه خودش را پیدا میکند و در آن دگرگونی میآفریند. در این عشق، شخصیتی مستقل و خاص وجود ندارد و انسان تلاش میکند به سمت احساسات عمیقتر برود.
هوش مصنوعی: عشق از کفر و دین فراتر است و هر دو به تنهایی ناتمام هستند؛ آیا راهی وجود دارد که عشق با یکی از این دو در تضاد باشد؟
هوش مصنوعی: هر چیزی که در جهان وجود دارد، بخشی از یک کل بزرگتر است و در مسیر عشق، مانند پلهایی عمل میکند که ما را به هم وصل میکنند.
هوش مصنوعی: چوب و درخت بیدی که سوختهاند، در واقع به یکدیگر شباهت دارند و هر دو به خاکستر تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: بید با میوهدار و خار و خدنگ همه را در آتش یکسان میسوزاند.
هوش مصنوعی: در حضور کسی که عشق راهنمای اوست، هم نداشتن ایمان و هم داشتن آن، هر دو پوششی برای او هستند.
هوش مصنوعی: مردی که فقط به ظواهر چهرهها توجه دارد، گاهی باید کار کند و در کنار این تصور، خود را با آداب مذهبی و ظاهری مانند بافتن دستار و بستن زنار در موقعیتهای مختلف نشان دهد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در کارهای آسمانی و سرنوشت انسانها وجود دارد، حاصل احساسات و عشقهای انسانی است.
هوش مصنوعی: عشق برتری دارد بر عقل و جان، چرا که در کنار خداوند، به واقعیت مردانگی میرسد.
هوش مصنوعی: عقل مانند خدمتکاری است که به انسان درس میدهد، اما عشق مانند دردی است که انسان را به شدت میسوزاند و تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: محبت و عشق میتواند انسان را تحت تأثیر قرار دهد به گونهای که حتی یک کودک را با افکار و احساسات بزرگتر کند. در عین حال، عشق میتواند نوعی وابستگی و وابستگی شدید ایجاد کند، مانند اینکه پشهای به نور خورشید بچسبد و نتواند از آن جدا شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.