نخواهم من طریق و راه طامات
مرا می باید و مسکن خرابات
گهی با می گسارم انده خویش
گهی با جام باشم در مناجات
گهی شطرنج بازم با حریفان
گهی راوی شوم با شعر و ابیات
گهی شه رخ شوم با عیش و راحت
گهی از رنج گردم باز شهمات
نخواهم جز می و میخانه و جام
نه محنت باشد آنجا و نه آفات
همیشه تا بوم در خمر و در قمر
بیابم راحتی اندر مقامات
چو طالب باشم اندر راه معشوق
طلب کردن بود راه عبادات
طریق عشق آن باشد که هرگز
نیابد عاشق از معشوق حاجات
چنین دانم طریق عاشقی را
که نپذیرد به راه عشق طامات
ز چیزی چون توان دادن نشانی
که پیدا نیست اندر وی اشارات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تمایلات خود به زندگی آزاد و بیمحدودیت صحبت میکند. او به دنبال خوشی و لذت در خرابات و میخانههاست و هیچ علاقهای به رنج و محنت ندارد. شاعر لحظاتی را به مستی، مناجات، بازی شطرنج و لذت بردن از زیباییها اختصاص میدهد و معتقد است که عشق واقعی نیاز به طلب ندارد و عاشق نباید به دنبال نشانهها و علامتهای واضح باشد. او به نوعی عشق اشاره میکند که در آن نیازی به برآورده شدن خواستهها نیست و مسیر عشق باید بر اساس آزادی و خودشناسی باشد.
هوش مصنوعی: من به دنبال راههای پیچیده و بیهوده نیستم، بلکه به مکانهایی نیاز دارم که در آنجا حقیقت و واقعیت را بشناسم.
هوش مصنوعی: گاهی با نوشیدن الکل، غم و اندوه خود را فراموش میکنم و گاهی هم در حال نوشیدن مینشینم و با خداوند از دلتنگیهایم سخن میگویم.
هوش مصنوعی: گاهی با رقیبانم شطرنج بازی میکنم و گاهی نیز به عنوان یک راوی در میان شعر و اشعار فعالیت میکنم.
هوش مصنوعی: گاهی با خوشی و لذت زندگی میکنم و لحظات خوشی را تجربه میکنم، و گاهی دیگر از رنج و مشکلات رنج میبرم و دوباره به حالتی سخت فرورفته میشوم.
هوش مصنوعی: من چیزی جز شراب و میخانه و جام نخواهم، زیرا در آنجا نه غم و اندوهی وجود دارد و نه مصیبت و دردسر.
هوش مصنوعی: همیشه در جایی که در شراب و ماه زیبایی میبینم، آرامش را در درجات مختلف پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: اگر من عاشق معشوق باشم، در مسیر او، جستجوی او همانند عبادت به حساب میآید.
هوش مصنوعی: راه عشق به گونهای است که عاشق هیچگاه از معشوق خود نیازی نمیطلبد.
هوش مصنوعی: من میدانم که در مسیر عاشقی، هیچ چیزی اجازه ندارد که به اوراد و افسانهها وابسته باشد.
هوش مصنوعی: اگر چیزی قابل مشاهده نیست، نمیتوان به آن نشانه یا علامتی داد که وجودش را نشان دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ته که ناخواندهای علم سماوات
ته که نابردهای ره در خرابات
ته که سود و زیان خود ندانی
به یاران کی رسی هیهات هیهات
هر آن روزی که باشم در خرابات
همی نالم چو موسی در مناجات
خوشا روزی که در مستی گذارم
مبارک باشدم ایام و ساعات
مرا بی خویشتن بهتر که باشم
[...]
هم از قبله سخن گوید هم از لات
همش کعبه خزینه، هم خرابات
سحرگاهی شدم سوی خرابات
که رندان را کنم دعوت به طامات
عصا اندر کف و سجاده بر دوش
که هستم زاهدی صاحب کرامات
خراباتی مرا گفتا که ای شیخ
[...]
بده یک جام ای پیر خرابات
مگو فردا که فی التأخیر آفات
به جای باده درده خون فرعون
که آمد موسی جانم به میقات
شراب ما ز خون خصم باشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.