ای چشم و چراغ آن جهانی
وی شاهد و شمع آسمانی
خط نو نبشته گرد عارض
منشور جمال جاودانی
بی دیده ز لطف تو بخواند
در جان تو سورهٔ نهانی
با چشم ز تابشت نبیند
بر روی تو صورت عیانی
بخت ازلی و تا قیامت
صافی به طراوت جوانی
حسن تو چو آفتاب آنگه
فارغ ز اشارت نشانی
بوس تو به صد هزار عالم
و آزاد ز زحمت گرانی
دیوانه بسیست آن دو لب را
در سلسلههای کامرانی
نظاره بسیست آن دو رخ را
از پنجرههای زندگانی
با فتنهٔ زلف تو که بیند
یک لحظه ز عمر شادمانی
بی آتش عشق تو که یابد
آب خضر و حیات جانی
لطف تو ببست جان و دل را
بر آخور چرب دوستکانی
عشق تو نشاند عقل و دین را
برابرش تیز آنجهانی
با قدر تو پاره میخ بر چرخ
تهمت زدگان باستانی
با قد تو کژ و کوژ در باغ
چالاک و شان بوستانی
از راستی و کژی برونی
آنی که ورای حرف آنی
گویند بگو به ترک ترکت
تا باز دهی ز پاسبانی
ترک چو تو ترک نبود آسان
ترکی تو نه دوغ ترکمانی
حسن تو چو شمس و همچو سایه
پیش و پس تو دوان جوانی
از لفظ تو گوش عاشقانت
نازان به حلاوت معانی
وز چشم تو جسم دوستانت
نازان به حوادث زمانی
در راه تو هیچ دل نشد خوش
تا جانش نگشت کاروانی
بر بام تو پای کس نیاید
تا سرش نکرد نردبانی
در هوش ز تو سماع «ارنی»
در گوش ندای «لن ترانی»
از رد و قبول سیر گشتم
زین بلعجبی چنانکه دانی
یکره بکشم به تیر غمزه
تا سوی عدم برم گردانی
زیرا سر عشق تو ندارد
جز مرد گزاف زندگانی
ور خود تو کشی به دست خویشم
کاری بود آن هزارگانی
فرمان تو هست بر روانها
چون شعر سنایی از روانی
وقتست ترا مراد راندن
کی رانی اگر کنون نرانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و قدرت عشق میپردازد. شاعر با تصاویری شاعرانه از معشوق، به ویژگیهای خاص او اشاره میکند و عشق را به عنوان نیروی حیاتی و جاودانی معرفی میکند. او از تأثیر و جذابیت چهره و زلف معشوق میگوید و بر ارتباط عمیق بین عشق و زندگی تأکید میکند. همچنین به دشواریها و زیباییهای عشق اشاره میکند و در پایان از قدرت عشق و تأثیر آن بر زندگی انسانی صحبت میکند.
هوش مصنوعی: ای نور و روشنی آن جهان، تو دلیل و نشانه آسمان هستی.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و جاودانهات مانند نوشتاری تازه بر روی پوست روشن و درخشانت میدرخشد.
هوش مصنوعی: از سر محبت و لطف تو، آنچه در دل و جان تو نهفته است، به زبان میآید.
هوش مصنوعی: با نگاه به درخشندگی تو، هیچ کس نمیتواند تصویر واضحی از چهرهات ببیند.
هوش مصنوعی: سرنوشت از ابتدا تا پایان عمر همیشه شفاف و پرنشاط مانند یک جوانی پر شوق و نشاط خواهد بود.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند خورشید است و زمانی که به آن مینگرند، دیگر نیازی به نشانهگذاری و اشاره ندارد.
هوش مصنوعی: بوسهای که از تو میزنم، برایم ارزشمندتر از همهی دنیاهاست و از بار مشکلات رها هستم.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم تحت تأثیر زیبایی و جذابیت آن دو لب قرار میگیرند و در آرزوی رسیدن به لذتها و خوشبختیها هستند.
هوش مصنوعی: زیباست که انسان بتواند از طریق پنجرههای زندگی به تماشای چهرههای مختلف و آثار آنها بپردازد.
هوش مصنوعی: در اثر جلب توجه و جذابیت زلفهای تو، کسی نمیتواند حتی لحظهای از شادمانی عمر خود را ببیند.
هوش مصنوعی: بدون عشق تو، حتی آب حیات و جاودانگی هم بیفایده است.
هوش مصنوعی: لطف تو باعث شده که جان و دل من، همچون خر حیوانی که در آخور چمن قرار میگیرد، به عشق دوست روزگار را سپری کند.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که عقل و دین به یکدیگر نزدیک شوند و به همین خاطر انسان در این دنیا به شدت تحت تاثیر آن قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: با ارزش تو، میخهایی را که بر چرخ افتراء و تهمتهای دوران باستان کوبیدهاند، تلاشی برای شکستن آنها صورت گرفته است.
هوش مصنوعی: تو با قامت زیبای خود در باغ و بوستان چالاک و با نشاط هستی.
هوش مصنوعی: از صداقت و دروغ، به سادگی میتوانی بفهمی که آنچه در واقعیت وجود دارد، فراتر از آنچه به زبان میآید است.
هوش مصنوعی: میگویند که به ترک (مردی از نژاد ترک) بگو که اگر میخواهی از نگهبانی رهایی یابی، باید به من پاسخ دهی.
هوش مصنوعی: ترکی مثل تو وجود ندارد، زیرا ترک بودن تو به آسانی به دست نیامده و تو مانند دوغ ترکمانی نیستی.
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی تو مانند خورشید است و جوانیام مانند سایهای است که همیشه در پی تو در حرکت است.
هوش مصنوعی: عاشقانت به زیبایی و شیرینی کلمات تو بسیار افتخار میکنند و از آن لذت میبرند.
هوش مصنوعی: از نگاه تو، دوستانت در برابر حوادث روزگار لطیف و زیبا به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: در مسیر تو، هیچ دلی شاد نخواهد بود تا وقتی که جانش در سفر و حرکت باشد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بر بام تو قدم بگذارد مگر اینکه نردبانی برای بالا رفتن داشته باشد، پس برای رسیدن به جایگاه بلند تو نیاز به تلاش و امکانات است.
هوش مصنوعی: در حالتی که تو در حال لذت و شگفتی هستی، صدای «مرا ببین» از تو به گوش میرسد، در حالی که پاسخ «هرگز مرا نخواهی دید» را میشنوی.
هوش مصنوعی: از بحث و بررسی دربارهی تأیید و رد، به جایی رسیدم که خودت میدانی چه وضعیتی دارم.
هوش مصنوعی: میل دارم که با زهر چشمانت، خود را به سمت نیستی ببرم و به این طریق از این دنیا رهایی یابم.
هوش مصنوعی: زیرا فقط فرد بیمحابا و بیپروا میتواند به عشق تو زندگی کند.
هوش مصنوعی: اگر خودت مرا به دست خود بکشی، این کار معادل هزار ضربه خواهد بود.
هوش مصنوعی: فرمان تو بر دلها مانند شعر سنایی است که از عمق جان برمیخیزد.
هوش مصنوعی: زمانی که میخواهی به خواستهات برسی، چطور میتوانی کسی را راندن؟ اگر اکنون او را نرانی، چه زمانی این کار را انجام خواهی داد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن جنگی مرد شایگانی
معروف شده به پاسبانی
در گردنش از عقیق تعویذ
بر سرش کلاه ارغوانی
بر روی نکوش چشم رنگین
[...]
ای زبدهٔ راز آسمانی
وی حلهٔ عقل پر معانی
ای در دو جهان ز تو رسیده
آوازهٔ کوس «لَنْ تَرانی»
ای یوسف عصر همچو یوسف
[...]
عشقست نشان بی نشانی
از خود چو برون شوی بدانی
ای غایت عیش این جهانی
ای اصل نشاط و شادمانی
گر روح بود لطیف روحی
ور جان باشد عزیز جانی
گفتی که چگونهای تو بیما
[...]
تا بشنیدم که ناتوانی
دلتنگ شدم چنانکه دانی
گفتم شخصی بدان لطیفی
افسوس بود به ناتوانی
افتاد ز هاتفی به گوشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.