ای برادر در ره معنی قدم هشیار زن
در صف آزادگان چون دم زنی بیدار زن
شو خرد را جسم ساز و عقل رعنا را بسوز
تیغ محو اندر سرای نفس استکبار زن
گردن اندر راه معنی چند گه افراشتی
تیغ معنی را کنون بر حلق دعوی دار زن
گامزن مردانه وار و بگذر از موت و حیات
از دو کون اندر گذر لبیک محرم وار زن
از لباس کفر و ایمان هر دو بیرون آی زود
نرد باری همچو ابراهیم ادهموار زن
سالکان اندر سلامت اسب شادی تاختند
یک قدم اندر ملامت گر زنی بیدار زن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت به بیداری و تلاش در مسیر حقیقت و معنی میپردازد. شاعر از برادر خود میخواهد که با هشیاری و دقت در راه حقیقت قدم بردارد و در کنار آزادگان بیدار باشد. او به تحولی درونی اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که باید عقل و خرد را در خدمت حقیقت قرار دهد و از خودخواهی و غرور نفسانی دور شود.
شاعر با مثالهایی از دو تن از شخصیتهای بزرگ، ابراهیم و ادهم، تأکید میکند که باید از لاک ایمان و کفر خارج شویم و به حقیقت بپیوندیم. او میگوید که سالکان در مسیر خود باید با شادی و بیملامت حرکت کنند و تنها از طریق بیداری و آگاهی میتوانند به مقصد نهایی خود برسند.
هوش مصنوعی: ای برادر، در مسیر درک و فهم، با دقت و آگاهی پیش برو. در جمع آزادگان، هرگاه سخن میگویی، با هوشیاری و بیداری صحبت کن.
هوش مصنوعی: خرد را به آنچنان جایگاهی برسان که به صورت جسم درآید و عقل زیبا و نیکو را بسوزان. چرا که تیغ محو در دنیای نفس، نماد خودپسندی و تکبر است.
هوش مصنوعی: تو در مسیر فهم و معنا، بارها شمشیر قاطع خود را به اهتزاز درآوردهای، حالا با شدت و قاطعیت، در برابر کسانی که به خود دعوی میکنند، اقدام کن.
هوش مصنوعی: با اعتماد به نفس و استواری قدم بردار و از مرگ و زندگی عبور کن. از دو جهان بگذر و با روحی مخلص و صمیمی لبیک بگو.
هوش مصنوعی: از نشانههای کفر و ایمان فراتر برو و به سرعت به سویی برو که مانند ابراهیم ادهم، از خود رهایی یابی و به جستجوی حقیقت بپردازی.
هوش مصنوعی: سالکان با خوشحالی و نشاط بر اسب شادی سوار شدهاند و پیش میروند. اما اگر یک قدم به سوی ملامت و سرزنش بردارند، یعنی تحت تأثیر ناامیدی و بیحوصلگی قرار گیرند، بهتر است که از خواب بیدار شوند و حرکت کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون در معشوق کوبی حلقه عاشقوار زن
چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن
مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن
هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن
گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین
[...]
ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن
باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن
گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه
ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن
پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی
[...]
چون خوری می، با حریف محرم پر درد خور
چون زنی کم، با ندیم زیرک هشیار زن
مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن
آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن
ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر
بر سر او تو عصای محو موسی وار زن
عقل از بهر هوسها دارداری می کند
[...]
باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار زن
دست دل در بوستان در دامن دلدار زن
بوی خیری و بنفشه می دهد در بوستان
بلبل شوریده بر گل ناله های زار زن
باغبانا گوش دل بر عندلیب عشق کن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.