یکی روز از سر عیش و فراخی
نشیمن بود جمعی را به کاخی
در درج سخن را باز کردند
ز عیب آن بنا آغاز کردند
یکی میگفت از بنیاد زشتش
یکی میکرد عیب خاک و خشتش
یکی راندی سخن از سقف پستش
که تنگست این مکان جای نشستش
یکی گفت ار شود ویرانه بهتر
بود ویرانه از این خانه بهتر
یکی میگفت معمارش که بوده؟
مهندس بهر دیوارش که بوده؟
عجب بد صنعتی در کار برده
ز طرحش دل بسی آزار برده
زبان حال کاخ این راز ننهفت
همانا با حریفان این چنین گفت
که ای نابخردان عاری از هوش
کشیده شاهد غفلت در آغوش
اگرچه پای تا سر من عیوبم
بود زشت از شمالم تا جنوبم
شما را با بنای من چکار است
اگر زشت و اگر ناپایدار است
بگیرید عبرت از دور زمانم
ز حال مالکان بینشانم
از آن روزی که شد بنیادم آباد
بسی جانها که در من رفته بر باد
بسی پیر و جوان از درد و غم فرد
که در من مینشستند از زن و مرد
برای غصب طاق و منظر من
چه دعواها که میشد بر سر من
یکی گفت از پدر بر من رسیده است
یکی میگفت ملک زرخرید است
مرا میبود از پایان مطلب
ز صلح و جنگ ایشان خنده بر لب
در آخر سینه از غم چاک کردم
تمامی را به زیر خاک کردم
اگر چشمی به عبرت باز باشد
وگر گوشی بدین آواز باشد
ز خشتم بنگرد صدق مقالم
ز خاکم بشنود شرحی ز حالم
بود خشتم ز خاک شهریاران
بود خاکم عذار گلعذاران
بپرسید از چه شد این خاک این خشت
مخوانیدم یکی خوب و یکی زشت
کنی (صامت) چو اندر گور مسکن
بگو افسوس بهر کنج گلخن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده به نقد و بررسی عیبهای یک کاخ میپردازد که جمعی در آن جمع شدهاند. هر کس از نقطهنظر خود به ساختار، مصالح و معمار ساختمان ایراد میگیرد و حتی برخی بر این عقیدهاند که ویرانهای بهتر از این بناست. گوینده به آنها یادآوری میکند که او یک بنا است و بیخبر از درد و رنجها و اختلافاتی که بر سر او برپا شده. او با بیانی کنایهآمیز به اهل نظر میگوید که اگرچه او پر از عیب است، اما آنها نباید به او توجه کنند، بلکه باید عبرت بگیرند از سرنوشت کسانی که قبلاً در او نشستهاند و حالا در زیر خاک هستند. در نهایت، گوینده به تذکر میآید که خاک و خشت او، داستانی از زندگی و مرگ انسانها و گذر زمان را در خود دارد و باید به آن گوش فرا دهند.
هوش مصنوعی: روزی عدهای در حال شادی و خوشگذرانی بودند و در یک کاخ زیبا جمع شده بودند.
هوش مصنوعی: در بیان کلمات، به نقصهای آن سازنده اشاره کردند و انتقاد را از او شروع کردند.
هوش مصنوعی: یکی میگفت که از همان آغاز، بیچیزی و نقصهای اولیهاش به خاک و آجرش عیب میزد و به آن خرده میگرفت.
هوش مصنوعی: سخنی درباره کسی گفتی که به خاطر کوتاه بودن سقف اتاقش، احساس تنگی میکند و نمیتواند راحت بنشیند.
هوش مصنوعی: یک نفر گفت اگر قرار باشد خانه ویران شود، بهتر است که این خانه ویران شود چون ویرانه از این خانه بهتر است.
هوش مصنوعی: یکی میپرسید که معمار این بنا کیست و از چه مهندسی برای ساخت دیوار آن استفاده شده است؟
هوش مصنوعی: عجب اینکه چقدر هنرمندی در کارش به کار برده، که طرحش دلهای زیادی را آزار داده است.
هوش مصنوعی: زبان حال این کاخ در دل خود رازی ندارد و به وضوح با دوستانش چنین سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای نادانان بیخود که بیهوشید، گرفتار غفلت شدهاید و در آغوش آن قرار دارید.
هوش مصنوعی: با اینکه تمامی وجودم پر از نقصها و عیبهاست، اما زیبایی من از شمال تا جنوب چشمگیر است.
هوش مصنوعی: شما چه کار به ساختمان من دارید، چه زیبا باشد چه زشت یا ناپایدار!
هوش مصنوعی: از گذر زمان عبرت بگیرید، که حالا حال مالکان و ثروتمندان بیخبر و بینشانی است.
هوش مصنوعی: از وقتی که من به ثبات و پایداری رسیدم، بسیاری از جانها که در من از دست رفتهاند، دیگر وجود ندارند.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد، چه پیر و چه جوان، به دلیل دردی که در درونم حس میکردند، دور و برم جمع میشدند.
هوش مصنوعی: بر سر زیبایی و جذابیت من چقدر جدل و بحث میشد.
هوش مصنوعی: یک نفر گفت که از پدرش ارثی به او رسیده است، و دیگری ادعا کرد که این ملک به راحتی به دست آمده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر نتیجهی نهایی صلح و جنگ آنها، لبخندی بر لب دارم.
هوش مصنوعی: در پایان، از شدت اندوه در سینهام شکاف ایجاد کردم و همه چیز را زیر خاک بردم.
هوش مصنوعی: اگر کسی با دقت به اطرافش نگاه کند و یا گوش به نغمههای زندگی بسپارد، میتواند از آنچه در اطرافش میگذرد، درس بگیرد.
هوش مصنوعی: به من نگاه کن تا صداقت کلامم را ببینی، اگر از خاکم بشنوی، داستان حال و روزم را متوجه خواهی شد.
هوش مصنوعی: من از خاک بزرگانی هستم که در گذشته به مقامهای عالی دست یافتهاند و خاک من مانند پوست گلها زیبا و دلانگیز است.
هوش مصنوعی: از چه رو این خاک را به این شکل داریم؟ چرا این خشت را خوب و آن را زشت مینامیدید؟
هوش مصنوعی: وقتی که مانند فردی ساکت در گور آرام میگیری، افسوس بخور برای جایگاهی که در آن فروریختهای و به پایان رسیدهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.