چشم مخمور تو مستان را به هم بر میزند
شور عشقت، عاشقان را حلقه بر در میزند
دل همی نالد چو چنگ عشق تیز آهنگ او
در دل عشاق هر دم راه دیگر میزند
چشم عیارت به قصد خون خلقی، دم به دم
تیغهای تیر مژگان را به هم بر میزند
گوهر کان از کجا یابد دل من چو مدام
قفل یاقوت لبت بر درج گوهر میزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تأثیر عمیق عشق و زیبایی معشوق بر عاشقان است. چشمان معشوق، که به مثابه چشمهای مخمور توصیف شده، باعث خبط و اشتباه عاشقان میشود و شور و شوق عشق آنها را درگیر میکند. دل عاشقان نیز همچون چنگی نالان، به ناله در میآید و همواره در جستجوی راهی جدید است. همچنین، چشم معشوق بهگونهای توصیف شده که همچون تیغی بر قلب عاشقان ضربه میزند و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. در پایان، شاعر به زیبایی و باارزش بودن عشق اشاره دارد و از حسرت داشتن آن صحبت میکند.
هوش مصنوعی: چشم مست تو باعث میشود که عاشقان به یکدیگر بیفتند و در شور و شوق عشق تو غرق شوند، چنانکه آنها را به دور خود جمع میکند و به در خانهات میکشاند.
هوش مصنوعی: دل مانند چنگی ناله میزند، چرا که عشق با آهنگ تند خود در دل عاشقان هر لحظه راهی تازه پیدا میکند.
هوش مصنوعی: چشم زیبا و دلربای تو با نگاهی که میتواند جانها را بگیرد، هر لحظه تیرهای مژگانت را به طور مداوم به حرکت در میآورد.
هوش مصنوعی: دل من نمیتواند به سرچشمهی واقعی خود دست یابد، چرا که همواره در آرزوی زیبایی و نیکیهای تو است. لبهای تو همچون قفلی بر گنجی از محبت و زیباییاند، که دل من میکوشد تا به آن دست یابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح ملک از مشرق اقبال سر بر می زند
نور خورشیدش علم بر چرخ اخضر می زند
هر نفس گردون غرامتهای دیگر می کشد
هر زمان دولت بشارتهای دیگر می زند
آسمان روی زمین را حسن جنت می دهد
[...]
شاه انجم چون ز برج جدی سر برمیزند
شدت سرما دم از تأثیر اختر میزند
در سر گیتی سحاب از برف چادر میکشد
در رخ گردون غمام از برق خنجر میزند
فرش گیتی را بخار از یشم تزئین میدهد
[...]
چون نبات از شکر میگونش سر بر میزند
عقل پندارد که طوطی بر شکر پر میزند
چون رقم پیدا شود از مشک بر کافور او
شام پنداری سر از حبیب سحر بر میزند
عارض او زیر خوی از تاب می گوئی مگر
[...]
چشم او هر لحظه مستان را به هم بر میزند
شور عشقش عاشقان را حلقه بر در میزند
پشت من در عشق رویش راست چون چنگ است خم
هر زمان زان روی بر من راه دیگر میزند
چون نورزم مهر در رخش کانوار مهر
[...]
ترک چشمت بیسپاه حُسن خنجر میزند
تا هنوز از جانب رویت چه سر بر میزند
دل که محبوس است بیروی تو در زندان غم
میگشاید چون خیال عارضت در میزند
ساغر می میزند بر شیشهٔ تزویر سنگ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.