گنجور

 
سلمان ساوجی

دلی که شیفته یار دلربا باشد

همیشه زار و پریشان و مبتلا باشد

بلی عجب نبود گر بود پریشان حال

گدا که در طلب وصل پادشا باشد

بهانه تو رقیب است و نیست این مسموع

رقیب را چه محل گر تو را رضا باشد

جفای دشمن و جور رقیب و طعنه خلق

خوش است بر دل اگر دوست را وفا باشد

اگر تو را گذری بر من غریب افتد

و یا تو را نظری بر من گدا باشد

از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان

وزین طرف شرف روزگار ما باشد

فگار گشت به خون جگر دل سلمان

بترس از آنکه بد و نیک را جزا باشد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سعدی

از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان

وزین جهت شرف روزگار ما باشد

سلمان ساوجی

همین شعر » بیت ۶

از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان

وزین طرف شرف روزگار ما باشد

محمد بن منور

کمال دوست چه آمد ز دوست بی‌طمعی

چه قیمت آورد آن چیز کش بها باشد

عطا دهنده ترا بهتر از عطا به یقین

عطا چه باشد چون عین کیمیا باشد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از محمد بن منور
ادیب صابر

اگر چه عشق بتان سر به سر بلا باشد

دلم به عشق همه ساله مبتلا باشد

دلم بلای من و عاشقی بلای دل است

بلا که دید که همواره در بلا باشد

غلام قامت آنم که قامتم همه سال

[...]

مجد همگر

پناه ملک جهان شهریار روی زمین

تویی که حکم تو بر آسمان روا باشد

جواب امر ترا آسمان دهد لبیک

اگر چو کوه سما قابل صدا باشد

سپهر جاده مقصود خود نیابد باز

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مجد همگر
سعدی

هزار خویش که بیگانه از خدا باشد

فدای یک تن ِ بیگانه کآشنا باشد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
امیرخسرو دهلوی

در آن هجوم که یار تو پادشا باشد

غم گدا که بود، زیر پا کرا باشد؟

منم به سوز و گدازش، به یاد سیم برت

چو مفلسی که هوسناک کیمیا باشد

یگانه با تو چنانم که در جدایی تو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه