گنجور

 
سلیم تهرانی

مژدهٔ حسن قبولم در سخن از اول است

وصل گل پیراهنان تعبیر خواب مخمل است

نشئه‌ی دولت ندارد کبریای علم را

نخوت دود چراغ افزون ز دود مشعل است

چون فلک یک چشم دارد در هنر سنجی حسود

از برای عیب مردم دیدن اما احول است

بس که از معموره کلفت همچو مجنون برده‌ام

از برای خاطر من خاک در صحرا تل است

یک گره هرگز ز کار تیره‌بختان وانکرد

آسمان را ماه نو چون ناخن دست شل است

مُردم و آسوده از دردسر عالم شدم

تختهٔ تابوت پندار‌ی ز چوب صندل است

عشق را آغاز و انجامی نمی‌باشد سلیم

روز آخر یار با ما همچو روز اول است

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عبدالقادر گیلانی

پای دل در کوی عشقت تا به زانو در گِل است

همّتی دارید با من زانکه کاری مشکل است

من ندانم کین دل دیوانه را مقصود چیست

کو همیشه سوی سرگردانی من مایل است

فیل محمودی فرو ماند اگر بیند به خواب

[...]

ادیب صابر

تا دلم در دست آن سیمین بر سنگین دل است

زیر پای من ز آب چشم و خون دل گل است

جز جفای من نگردد در دل سنگین او

بر ندارد سنگ خارا آنچه او را در دل است

نیست نرمی در دلش با دیده پرآب من

[...]

همام تبریزی

بار دل بر تن نهادن کار ارباب دل است

این که عیسی بار خر بر دوش گیرد مشکل است

ای عزیزان رهرو راه دلارام است دل

چون سبک‌بار است پیش از کاروان در منزل است

مرغ عرشی آرزوی آشیان دارد ولی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از همام تبریزی
سلمان ساوجی

من خیال یار دارم، گر کسی را بر دل است

کز خیال او شوم، خالی، خیالی باطل است

چشم عیارش، به قصد خواب هرشب تا سحر

در کمین مردم چشم است و مردم، غافل است

عشق، در جان است و می، در جام و شاهد، در نظر

[...]

کمال خجندی

گرچه از باران دیده خاک آن کو پر گل است

پای عاشق در گل از دست دل از دست دل است

بنده را گر پیش خویش از مقیلان خوانی رواست

هر که رو در قبله روی تو دارد مقبل است

دل همه تن اشک خونین گشت و آمد سوری چشم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه