منم آن مرغ که دل نوحه طراز است مرا
قفسی تنگ تر از چنگل باز است مرا
نوبهار است و چو گلبن ز جنون در جوشم
که دگر موسم گل کردن راز است مرا
نیست چون شاخ گلم مانع طاعت مستی
ناله ی مرغ سحر، بانگ نماز است مرا
منت یک گلم از باغ جهان بر سر نیست
دست کوتاه به از عمر دراز است مرا
گل گل از داغ می ناب همین نیست سلیم
بخیه ی خرقه ز ابریشم ساز است مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر خود را به عنوان یک مرغی توصیف میکند که دلش پر از نوحه و غم است و در قفسی تنگ و محدود گرفتار است. او با شروع فصل بهار و شوق گلها در وجودش، از شور و شوق زندگی صحبت میکند. شاعر به زیباییهای گل اشاره میکند و بیان میکند که هیچچیز مانند منعیدن از لذت و مستی، مهم نیست. او همچنین میگوید که ارزش زندگی و زیباییهای آن را فقط در لحظات زندهاش میتوان درک کرد و اشاره میکند که زیبایی و خوشی در زندگی، نه تنها به مادیات وابسته نیست، بلکه عمیقتر از آن است. شاعر به این ترتیب از حس تنهایی و دلتنگیاش برای زندگی و زیبایی سخن میگوید.
هوش مصنوعی: من همان پرندهای هستم که دلش پر از ناله و غم است و برای من قفسی وجود دارد که از چنگالهایم تنگتر است.
هوش مصنوعی: بهار آمده و مانند گلی در حال شوق و شادی هستم، زیرا این بار زمان مناسبی است برای بیان احساسات درونی و رازهای خود.
هوش مصنوعی: مانند شاخه گل، من مانع از اطاعت و مستی نیستم. ناله مرغ سحر، صدای نماز را برای من به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: من برای دوستی و محبت خودم به دنیا و زیباییهایش نیاز به طولانی شدن عمر ندارم؛ زیرا داشتن یک گل از باغ حیات، از داشتن عمر طولانی اهمیت بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: گل که نمادی از زیبایی و عشق است، از درد و رنجی که در دل دارد سخن میگوید. سلیم به نوعی از تسکین و آرامش اشاره میکند که در کنار زخمهای زندگی، به صورت دوخته شدهای از ابریشم به خود میگیرد. این تصویر نشاندهندهی یادآوری رنجها و در عین حال تلاش برای ایجاد زیبایی و آرامش در زندگی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صاف حسرت زغمت نشئه طراز است مرا
شیشه دل زتو لبریز گداز است مرا
خوش نماتر شده از جوش غرورش عجزم
نار او رونق بازار نیاز است مرا
رخنهٔ سینه که چون چشم عزیزش دارم
[...]
تا به خاک قدمت روی نیاز است مرا
کعبه کوی تو خلوتگه راز است مرا
حاجیان را حرم کعبه خوش آید لیکن
قبله روی تو خوشتر ز حجاز است مرا
با وجود تو نظر باری بیجا عیب است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.