به صحرا آن کمانابرو پی نخجیر میآید
غزالان مژده! آن آهوی آهوگیر میآید
چو سوی صیدگاه آید، ز ذوق او غزالان را
صدای خندهٔ زخم از سر یک تیر میآید
درآ در حلقهٔ دیوانگان گر عافیت خواهی
به گوشم این صدا از حلقهٔ زنجیر میآید
محبت مینماید از طلسم خود مرا راهی
که بوی خون ازان چون رخنهٔ شمشیر میآید
به عریانی زدم در هند، بعد از این نمیدانم
چه کار دیگر از این خاک دامنگیر میآید
ز بس لبریز دردم، گر کسی دستی زند بر من
همه اعضای من در ناله چون زنجیر میآید
هوس در جلوهگاه عشق دایم پیش رو باشد
مشو مشغول این آهو که از پی شیر میآید
فغان از اختر طالع که ممکن نیست اصلاحش
درین عقده چه کار از ناخن تدبیر میآید
محبت با علایق جمع چون گردد بلا باشد
مهابت بیش فیلی را که با زنجیر میآید
درین پیری، به کوی عشقبازیها من آن طفلم
که از چاک دلم، چون صبح، بوی شیر میآید
سلیم از عشق نوعی محرم راز خموشانم
که در گوشم صدای بلبل تصویر میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و دردهای ناشی از آن میپردازد. او به کمان ابرو و زیبایی آهوها اشاره میکند و میگوید که عشق چون تیر به قلب او مینشیند و او را میآزارد. شاعر به مردمان دیوانهای که در عشق غوطهورند دعوت میکند و بیان میکند که محبت او را به صفای عشق وارد کرده است. او از زخمهای درونی و تنهایی خود سخن میگوید و تأکید میکند که عشق میتواند انسان را در زنجیری از احساسات گرفتار کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در پیری و نقصان عشق، هنوز احساسات کودکی در او زنده است.
هوش مصنوعی: در بیابان، آن کمان ابرو مانند زنی زیبا به دنبال شکار میآید. ای غزالها! خبر خوشی برایتان دارم؛ آن آهوی ماهر در شکار شما در راه است.
هوش مصنوعی: وقتی به سمت محل شکار میرود، از شادی او صدای خندهٔ زخمی که بر اثر یک تیر به غزالها رسیده، به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در آرامش باشی، به جمع دیوانگان بپیوند. صدای این ندا از زنجیری به گوش میرسد که به ماست.
هوش مصنوعی: عشق تأثیری عمیق بر من گذاشته و مرا به مسیری هدایت کرده که بوی خون از آن به مشام میرسد، انگار زخمها و آسیبهای عاطفی مانند اثرات یک شمشیر هستند.
هوش مصنوعی: در هند تجربهای داشتم که باعث شد دیگر نتوانم حدس بزنم چه مشکلات یا چالشهای دیگری از این سرزمین به سراغم خواهد آمد.
هوش مصنوعی: به دلیل شدت دردهایی که در دل دارم، اگر کسی به من دست بزند، تمام وجودم مانند زنجیر به ناله درمیآید.
هوش مصنوعی: در میدان عشق، همیشه باید به عشق و زیباییهای آن توجه داشته باشی و خودت را مشغول جزئیات زودگذر نکن؛ مثل اینکه به دنبال آهو باشی در حالی که شیر در حال نزدیک شدن است.
هوش مصنوعی: ای وای از حال و روزی که ستارهام رقم زده، اصلاح کردنش ممکن نیست. در این مشکل، تدبیر و تلاش چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: دوستی و علاقه اگر به چیزهای جمعی و وابستگیها منتهی شود، خطرناک و دشوار میشود، مانند فیل بزرگ و وحشتناکی که با زنجیر به جایی کشیده میشود.
هوش مصنوعی: در این سن و سال، در دنیای عشق و محبت، من همچنان مانند کودکی هستم که از دل شکستهام، عطر شیرین و تازهای همچون صبح به مشام میآید.
هوش مصنوعی: من به عشق مثل یک محرم راز خموش، در جایی سکوت کردهام که در گوشم صدای بلبل به گوش میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نرنجم گر به بالینم مسیحا دیر میآید
که میداند بر بیمار از جان سیر میآید
هوس هم جوش عشق آمد، وه چه ظلم است این
که روباه مزور همعنان شیر میآید
شهنشاهی به ملک دلبری در ترکتاز آمد
[...]
درین صحرا که یارب از پی نخجیر میآید؟
که آهو بیمحابا در پناه شیر میآید
دل بیدار میباید وصال زلف جانان را
ره خوابیده را طی کردن از شبگیر میآید
شده است از سوده الماس چون گنجینه گوهر
[...]
چنانم بزم عشرت بیلبش دلگیر میآید
که موج باده در چشمم دم شمشیر میآید
ندانم بر زبان حرف که دارد کلک تقریرم
ولی دانم که بوی خون ازین تقریر میآید
به جرم از طاعتم امّیدواری بیشتر باشد
[...]
ره مقصود طی کردن، نه از تقصیر میآید
رسیدن منزل دوریست، از شبگیر میآید
چنان با شورش دیوانگی آمیختم خود را
که خونم در شهادت از رگ زنجیر میآید
مشو از وعده آن سروقامت ناامید ای دل
[...]
چو یادم ابروی آن ماه عالمگیر می آید
نفس از سینه ام بر لب دم شمشیر می آید
سبکروحان کنند از بادهٔ کوچکدلی مستی
به بزمم از لب پیمانه بوی شیر می آید
به که گسترده زلف او بساط دلفریبی را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.