گنجور

 
سلیم تهرانی

به صحرا آن کمان‌ابرو پی نخجیر می‌آید

غزالان مژده! آن آهوی آهوگیر می‌آید

چو سوی صیدگاه آید، ز ذوق او غزالان را

صدای خندهٔ زخم از سر یک تیر می‌آید

درآ در حلقهٔ دیوانگان گر عافیت خواهی

به گوشم این صدا از حلقهٔ زنجیر می‌آید

محبت می‌نماید از طلسم خود مرا راهی

که بوی خون ازان چون رخنهٔ شمشیر می‌آید

به عریانی زدم در هند، بعد از این نمی‌دانم

چه کار دیگر از این خاک دامنگیر می‌آید

ز بس لبریز دردم، گر کسی دستی زند بر من

همه اعضای من در ناله چون زنجیر می‌آید

هوس در جلوه‌گاه عشق دایم پیش رو باشد

مشو مشغول این آهو که از پی شیر می‌آید

فغان از اختر طالع که ممکن نیست اصلاحش

درین عقده چه کار از ناخن تدبیر می‌آید

محبت با علایق جمع چون گردد بلا باشد

مهابت بیش فیلی را که با زنجیر می‌آید

درین پیری، به کوی عشقبازی‌ها من آن طفلم

که از چاک دلم، چون صبح، بوی شیر می‌آید

سلیم از عشق نوعی محرم راز خموشانم

که در گوشم صدای بلبل تصویر می‌آید

 
 
 
عرفی

نرنجم گر به بالینم مسیحا دیر می‌آید

که می‌داند بر بیمار از جان سیر می‌آید

هوس هم جوش عشق آمد، وه چه ظلم است این

که روباه مزور هم‌عنان شیر می‌آید

شهنشاهی به ملک دلبری در ترکتاز آمد

[...]

صائب تبریزی

درین صحرا که یارب از پی نخجیر می‌آید؟

که آهو بی‌محابا در پناه شیر می‌آید

دل بیدار می‌باید وصال زلف جانان را

ره خوابیده را طی کردن از شبگیر می‌آید

شده است از سوده الماس چون گنجینه گوهر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

چنانم بزم عشرت بی‌لبش دلگیر می‌آید

که موج باده در چشمم دم شمشیر می‌آید

ندانم بر زبان حرف که دارد کلک تقریرم

ولی دانم که بوی خون ازین تقریر می‌آید

به جرم از طاعتم امّیدواری بیشتر باشد

[...]

واعظ قزوینی

ره مقصود طی کردن، نه از تقصیر می‌آید

رسیدن منزل دوری‌ست، از شبگیر می‌آید

چنان با شورش دیوانگی آمیختم خود را

که خونم در شهادت از رگ زنجیر می‌آید

مشو از وعده آن سروقامت ناامید ای دل

[...]

جویای تبریزی

چو یادم ابروی آن ماه عالمگیر می آید

نفس از سینه ام بر لب دم شمشیر می آید

سبکروحان کنند از بادهٔ کوچکدلی مستی

به بزمم از لب پیمانه بوی شیر می آید

به که گسترده زلف او بساط دلفریبی را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه