دلا تویی که به کار خودت گزیده خدا
برای عشق بتانت نیافریده خدا
ازین عزیزی خود را قیاس کن که جهان
ترا فروخته چون یوسف و خریده خدا
وجود خاکی ما مهر سجده ملک است
به حیرتم که درین مشت گل چه دیده خدا
به تنگنای حبابی محیط چون گنجد؟
به دل ز قدرت خویش است آرمیده خدا
هوای وصل بتان است عیب دل چو حباب
براو ز لطف، ازآن پرده ای کشیده خدا
ز حرف وصل بتان آنچه گفته ایم به دل
شنیده و ز کرم کرده ناشنیده خدا
چو گل، سلیم همه پرده گر شود، رسواست
کسی که پرده ی ناموس او دریده خدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و شگفتی از آفرینش خداوند میپردازد. شاعر به زیبایی و ارزش وجود انسان اشاره میکند و میگوید که خداوند او را به خاطر عشق و زیبایی آفریده است. شاعر با استفاده از تمثیلهایی چون یوسف و اشاره به سجدهی فرشتگان، به مقام والای انسان در نظر خدا اشاره میکند. همچنین از نقش محبت و ارتباط با معشوق سخن میگوید و بیان میکند که وجود انسانی، حتی در حالت محدودیت مانند حباب، باز هم جلال و قدرت خدا را در دل خود دارد. در نهایت، شاعر به راز و پردهداری عشق اشاره کرده و میگوید که حقیقت عشق چون گل نمیتواند پنهان بماند و در نهایت، خداوند همه را میبیند و میداند.
هوش مصنوعی: ای دل، تو همان کسی هستی که خداوند برای عشق معشوقهات تو را خلق نکرده است.
هوش مصنوعی: خودت را با این عزیز مقایسه کن؛ که دنیا تو را همانند یوسف فروخته و خدا تو را خریده است.
هوش مصنوعی: وجود انسانی ما نشانهای از سجده فرشتگان است. من در شگفتم که در این تکهای از خاک، چه چیزی در نظر خداوند ارزشمند است.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که چگونه میشود خدای بزرگ و بینهایت در یک فضای محدود و کوچک مانند حباب جا بگیرد. در واقع، خداوند به خاطر قدرت و بزرگیاش میتواند در دل انسانها ساکن شود.
هوش مصنوعی: آرزو به وصال معشوقان است و دل، مانند حبابی است که از لطف الهی به آن پردهای کشیده شده است.
هوش مصنوعی: آنچه از عشق وصال معشوقان گفتهایم، در دل شنیده شده و خدا از روی کرم خود، این گفتهها را نشنیده گرفته است.
هوش مصنوعی: به مانند گل، اگر همه زشتیها از بین برود، کسی که پردهی عفت و ناموسش پاره شده است، پیش خدا رسوا خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به صورت تو بتی کمتر آفریده خدا
ترا کشیده و دست از قلم کشیده خدا
چو کرده نقش تو بر صفحهٔ وجود رقم
صد آفرین ز زبان قلم شنیده خدا
متاب روی ز همصحبتان که تنهایی
[...]
به مثل سازی خود گر دکان نچیده خدا
چرا به صورت بی مثلت آفریده خدا؟
چو گشته چهره گشای تو ز آب و رنگ وجود
هزار ناز ز هر جانبت کشیده خدا
به پیش روی تو بی رنگتر ز خار بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.