ز سائلان درت هیچکس نشد واقف
به اینکه هست تقدم سوال را به جواب
به روز کین که نشینی به بارهای که برش
ز تک بماند خنگ فلک چو خر به خلاب
اگر ز شرق به غرب آید ورود گوئی
که بیشتر ز زمان ایاب اوست ذهاب
در آن زمان گره آسمان زنوک رماح
شود مشبک چون عنکبوت اسطرلاب
زمین معرکه را زابر تیغ خود سازی
چو بحر خون و سرکشتگان چو حباب
قراب تیغ تو دایم بود چو سینه ی خصم
چه حاجت است که تیغ آوری برون زقراب؟
بود حسام تو چون عابدی که سجده گهش
تن عدو بود و طاق ابرویش محراب
کسی نخواهد تا تلخی شرنگ از شهد
کسی نیابد تا مستی شراب از آب
به جای شهد به کام مخالف تو شرنگ
به جای آب به جام موافق تو شراب
زبیم قهر تو پیوست تلخکام اعدا
ز فیض لطف تو همواره کامیاب احباب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به مضامین فلسفی و عمیق درباره تقدیم سؤال بر جواب و تأثیرات آن بر زندگی و سرنوشت انسانها میپردازد. شاعر از نقش برتر سؤال در برابر جواب و زمان صحبت میکند و بیان میکند که در روز مصیبت، زمین به میدان جنگی تبدیل خواهد شد. او اشاره میکند که قدرت و تیغ انسان همانند یک عابد است که در برابر دشمنانش قرار دارد و پیروزی به همراه دارد. همچنین در پایان، شاعر به تضاد تلخی و شیرینی و تفاوت میان تجربیات مخالفان و دوستان اشاره میکند. در نهایت، او از قهر و لطف خداوند سخن میگوید که یکی موجب ناکامی دشمنان و دیگری سبب کامیابی دوستان میشود.
هوش مصنوعی: هیچکدام از درخواستکنندگان تو از این موضوع آگاه نشدند که ابتدا باید سوال مطرح شود تا پاسخ به آن داده شود.
هوش مصنوعی: زمانی که بر سرِ کینهات نشستهای، به جایی خواهی رسید که زمین و زمان به خاطر تو به هم میخورد، مانند خر که در باتلاق گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: اگر کسی از شرق به غرب بیاید، گویی که او بیشتر از زمان خود سفر کرده و رفته است.
هوش مصنوعی: در آن زمان، آسمان به شکلی پیچیده و شبیه به تارهای عنکبوت مانند میشود و در هم میپیچد.
هوش مصنوعی: زمین را به میدان جنگی تبدیل کن و با شمشیرت آن را پر از خون کن، به طوری که سرهای کشتهشدگان مانند حبابهای روی دریا به نظر برسند.
هوش مصنوعی: تیغ تو همیشه در آغوش خود، همچون قلب دشمن است؛ پس چه نیازی به بیرون آوردن تیغ از غلاف داری؟
هوش مصنوعی: حسام تو مانند عابدی است که هنگام عبادت، دشمنش در برابرش قرار دارد و قوس ابرویش به مانند محراب عبادت اوست.
هوش مصنوعی: هیچ کس دوست ندارد تلخی زهر را از شیرینی کسی بچشد، همانطور که هیچ کس نمیخواهد لذت مستی شراب را از آب بیابد.
هوش مصنوعی: به جای لذت و شیرینی که باید از دشمنان گرفت، تلخی و سختی به او میچشانی؛ و به جای آرامش و دوستی، نوشیدنی خوشگوار را به دوستانت میدهی.
هوش مصنوعی: از شدت قهر تو، دشمنان همیشه تلخی و ناکامی را تجربه میکنند، در حالی که دوستان تو همیشه از لطف و محبت تو بهرهمند و خوشبخت هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.