گر نبینم روزی آن مهر جهان افروز را
تیره تر از شب ببیند چشم من آن روز را
دل به شوق تیر مژگانش کشد از دیده سر
تا مگر گردد هدف آن ناوک دل دوز را
خواست تا خلق جهانش بندهٔ فرمان شوند
زان خدایش داد این حسن جهان افروز را
شد سر نالایقم خاک ره پیر مغان
اختر مسعود بین و طالع فیروز را
دایمم در نیستی رغبت فزاید آنچنانک
حرص افزاید حریص سیم و زراندوز را
چنگ از من یاد دارد این خروش دلخراش
نی ز من آموخته این نالهٔ جان سوز را
کس به عالم کی شود استاد در کاری صغیر
تا نکو شد خدمت استاد کارآموز را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به longing (اشتیاق) و آرزوی ملاقات با محبوبی اشاره میکند که نور جهان را در دل دارد. او بیان میکند که اگر روزی این محبوب را نبیند، چشمانش تاریکتر از شب خواهد بود. دلی که بهخاطر زیبایی محبوبش میتپد، آرزو دارد هدف تیر عشق او قرار گیرد. شاعر همچنین به این نکته اشاره میکند که محبوبش میتواند زندگی تمام انسانها را تحت تاثیر قرار دهد. او خود را در وضعیت نامناسبی میبیند و از سرنوشتش نالان است. در ادامه، شاعر به حریص بودن انسانها در دنیای مادی اشاره میکند و اینکه چنگ و نالهاش بهخاطر تجربههای عمیق درونیاش است، نه از کسی آموختهشده. در نهایت، او به این نکته میپردازد که هیچکس در دنیا نمیتواند مانند یک استاد در کاری کوچک، کامل باشد و هر شخص باید تجربه کند تا بهعلم برسد.
هوش مصنوعی: اگر نتوانم یک روز آن خورشید روشنیبخش جهان را ببینم، چشمانم آن روز را تاریکتر از شب خواهند دید.
هوش مصنوعی: دل به شوق و رغبت به سوی تیر مژگانش میکشد، از چشمانش اشک میریزد تا شاید هدف آن تیر دلفریب قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: خواست تا انسانها به پرستش و بندگی او روی آورند، به همین منظور خداوند این زیباییهای جهان را به وجود آورد تا چشم و دل مردم متوجه او شود.
هوش مصنوعی: سر نالایق من، به خاک مسیر عارفان افتاد، ستارهی خوشبختی را ببین و طالع نیکو را نیز مشاهده کن.
هوش مصنوعی: همواره در حالت عدم وجود، تمایل و اشتیاق افزایش مییابد، بهگونهای که مانند حرص و طمع در فردی که به دنبال جمعآوری طلا و نقره است، شدت پیدا میکند.
هوش مصنوعی: این ساز، صدای دلخراشی را از من میداند و نالهای که جانم را میسوزاند، از من یاد گرفته است.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دنیا به محض ورود به یک حرفه به استاد آن کار تبدیل نمیشود؛ اجرا و یادگیری نکات کار نیاز به زمان دارد و تنها در صورتی که شاگرد با تلاش خود به مهارت برسد، میتواند به مقام استادی نائل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز تابی در ده آن زلفین عالم سوز را
باز آبی بر زن آن روی جهان افروز را
باز بر عشاق صوفی طبع صافی جان گمار
آن دو صف جادوی شوخ دلبر جان دوز را
باز بیرون تاز در میدان عقل و عافیت
[...]
از باد اندر فتاد این سرخ سر چیغوز را
باز بتوان معز کردن بر سر او . . . وز را
چون ستان من باز گردم سرش بر گنبد رسد
چون سقونی لعل سازد گنبد پیروز را
بامدادان در شود بیرون نیاید شام را
[...]
باز باد اندر فتاد این سراسقنقوز را
پاره بتوان کرد گویی بر سر او گوز را
دوست میدارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را
شب همه شب انتظار صبحرویی میرود
کان صباحت نیست این صبح جهانافروز را
وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او
[...]
باز کی بینم رخ آن ماه مهر افروز را؟
گل رخ سیمین بر دل دزد عاشق سوز را؟
دولت پیروز اگر بنشاندش بار دگر
در بر من، شکر گویم دولت پیروز را
گر رسیدم از لبش روزی به کام دل، رواست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.