داغ ملاباشی آن دانشورم
سوخت دل در سینهٔ غمپرورم
ریخت بر خاک هبا آب نشاط
داد بر باد هدر خاکسترم
برد از جان غم آگین رنگ جشن
کاست در تاب تحسر پیکرم
سال سوکش را یکی آمد به جمع
گفت باد ای خاک عالم بر سرم
۱۲۸۳ق
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
داغ ملاباشی آن دانشورم
سوخت دل در سینهٔ غمپرورم
ریخت بر خاک هبا آب نشاط
داد بر باد هدر خاکسترم
برد از جان غم آگین رنگ جشن
کاست در تاب تحسر پیکرم
سال سوکش را یکی آمد به جمع
گفت باد ای خاک عالم بر سرم
۱۲۸۳ق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر تو ای چرخ گردان مادرم
چون نهای تو دیگر و من دیگرم؟
ای خردمندان، که باشد در جهان
با چنین بد مهر مادر داورم؟
چونکه من پیرم جهان تازه جوان
[...]
عقل صد مسهل به طبعم بیش دارد
تا چنین در نظم و نثرش کرد نرم
چون بدانستم که بی اسهال او
مجلس سردان نخواهد گشت گرم
کافرم گر قطرهای زین پس ریم
[...]
دخل عمرم خرج شد در انتظار
گر چه من بر صبر کردن قادرم
بیش ازین دانم که تاب صبر نیست
فی المثل گر خود ادیب صابرم
گر شود این آهنت چون موم نرم
تو شوی در عشق چون داوود گرم
چون گذشت آن مجلس و خوان کرم
دست او بگرفت و برد اندر حرم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.