گنجور

 
صفایی جندقی

دی سلیمان به حلق داودی

با من آورد راز دل انشاد

که مرا بر سرای تاریخی

تا بدانند این خلف کی زاد

خواستم پاسخش ز خامه ی خویش

دورها خورد تا جوابم داد

کش صفائی به سال مه بنگار

مقدمت بر پدر مبارک باد

۱۲۶۴ق

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
رودکی

شاد زی با سیاه‌چشمان، شاد

که جهان نیست جز فسانه و باد

ز آمده شادمان بباید بود

وز گذشته نکرد باید یاد

من و آن جعدموی غالیه‌بوی

[...]

شهید بلخی

گر فراموش کرد خواجه مرا

خویشتن را به رقعه دادم یاد

کودک شیر‌خواره تا نگریست

مادر او را به مهر شیر نداد

فرخی سیستانی

هر که بود از یمین دولت شاد

دل بمهر جمال ملت داد

هر که او حق نعمتش بشناخت

میر مارا نوید خدمت داد

طاعت آن ملک بجا آورد

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ابوالفضل بیهقی

پادشاهی برفت پاک سرشت‌

پادشاهی نشست حورنژاد

از برفته‌ همه جهان غمگین‌

وز نشسته‌ همه جهان دلشاد

گر چراغی ز پیشِ ما برداشت‌

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه