باده نوشی و غزلخوانی دیوانه بجاست
خنده گر نیست بجا گریهٔ مستانه بجاست
آدمی را به جهان کلبهٔ تن معمور است
تا ستون نفس و آه در این خانه بجاست
آسمان در حرکت از اثر یک جام است
دور برپاست اگر شیشه و پیمانه بجاست
بسته در هر خم مویش دل و جانی است به زور
هر شکنجی که بر آن زلف دهد شانه بجاست
شاهباز از پرش افتاد و نشیمن شد خاک
جغد پر ریخته را گوشهٔ ویرانه بجاست
یار آن است که با غیر نگیرد آرام
تکیهٔ شمع به بال و پر پروانه بجاست
شیشهٔ توبه ز یک قطرهٔ می آب شود
عهد ها می شکند تا می و میخانه بجاست
سنبلت گشت سمن، سیر گل از یاد نرفت
عقلت آمد به سر و غفلت طفلانه بجاست
همه اعضای سعیدا هدف این معنی است
سنگ طفلان نه همین بر سر دیوانه بجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به وصف حالاتی پرداخته که باده نوشی و غزلخوانی در زندگی انسان معنا دارد. شاعر بیان میکند که وقتی خندهای نیست، گریه مستانه بجاست و زندگی انسان در تن انسان به نفس و آه بستگی دارد. او همچنین به حرکت آسمان و تأثیر یک جام اشاره میکند، و میگوید که در زلف محبوب، دل و جان مستانه وجود دارد.
شاعر به این نکته اشاره میکند که زندگی همواره با چالشهایی همراه است و افراد باید در تعاملات خود با دیگران به آرامش برسند. او همچنین به شکستن عهدها در میخانه و آثار عشق و غفلت در زندگی اشاره میکند. در نهایت، تمام اعضای انسان در پی درک و فهم این معانی هستند و پیام آن به نوعی فلسفی و انسانی است.
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب و خواندن شعر عاشقانه برای دیوانهها مناسب است؛ اگر لبخند نمیزند، اشک ریختن مستانه نیز جایز است.
هوش مصنوعی: هر انسان در این دنیا مانند یک کلبه است که در آن زندگی میکند و وجود او به نفس و احساساتش وابسته است. این کلبه به واسطهی نفس و دردهایی که در آن تجربه میکند، شکل گرفته و زندگیاش را میسازد.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر وجود یک جام در حرکت است و اگر شیشه و پیمانه وجود داشته باشد، این حرکت دور و بر کشور را در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: دل و جانم در هر حلقه موی او گرفتار است و هر بار که بر این زلفها فشار بیاورند، باز هم شایسته است که بر آن موها برسند و آنها را شانه بزنند.
هوش مصنوعی: پرندهای بزرگ و باشکوه از بلندای آسمان سقوط کرد و اکنون در مکانی بیارزش و خراب زندگی میکند. جغدی که پرهایش در هم ریخته، در گوشهای از این ویرانه جا دارد.
هوش مصنوعی: دوست واقعی کسی است که در کنار دیگری احساس آرامش نکند. مانند شعلهای که پروانه را به خود جذب میکند و آرامش خود را از او نمیگیرد.
هوش مصنوعی: اگر به یک قطره شراب بیفتی، عهد و پیمانهایت شکسته خواهد شد و شیشه توبهات به راحتی میشکند. تا وقتی که می و میخانه حضور داشته باشد، خطر ترک توبه وجود دارد.
هوش مصنوعی: گلی که همیشه در خاطرم هست، به زیبایی سنبل شبیه شده است. هرچند عقل و درک من به بلوغ رسیده، اما فراموشی و سادگی کودکانه هنوز در وجودم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: تمام اعضای سعیدا به دنبال یک هدف هستند، این سنگی که بر سر دیوانه است، تنها نمادی از واقعیات است و نه حتی تنها همین.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ریخت دندان و هوای می و پیمانه بجاست
مهره برچیده شد و بازی طفلانه بجاست
دل سیاه است اگر گشت بناگوش سفید
پا اگر نیست بجا، لغزش مستانه بجاست
خارخاری به دل از عمر سبکرو مانده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.