گنجور

 
سعیدا

به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو

به چاه رفته فرو یوسف ذلیل از تو

به یاد لعل تو می در بهشت می جوشد

گرفته لذت کافور سلسبیل از تو

نسیم پیرهن یار بس بود ما را

جمال یوسف کنعان و مصر و نیل از تو

بس است روز قیامت اگر به وزن آید

گناه و لطف کثیر از من و قلیل از تو

گناه و جرم بود مظهر ظهور کریم

بهشت و حور سعیدا به این دلیل از تو

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

ز کعبه سنگ به دل می زند خلیل از تو

الف به سینه کشد بال جبرئیل از تو

چه آرزوی شهادت کنم، که سوخته است

به داغ یأس جگرگوشه خلیل از تو

کیم من و چه بود قدر صید لاغر من؟

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه