شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار
ماه را دید به رخسار تو دید آخر کار
یاد از پیرهن یوسف مصری می داد
هر نسیمی که ز کوی تو وزید آخر کار
حاصل کار جهان غیر پشیمانی نیست
کیست در دهر که دستی نگزید آخر کار؟
بسکه مشق غم بی برگ و نوایی کردیم
از نی خامهٔ ما ناله دمید آخر کار
سینه ام شد هدف ناوک مژگان دیگر
غم دل باز کمان که کشید آخر کار؟
شادی وصل به یک غمزه تلافی ها کرد
انچه دل در غم هجر تو کشید آخر کار
فلک از دیدهٔ امید کشید آب حیات
نشود تا که سیه چشم سفید آخر کار
روز تا روی به زردی ننهد ممکن نیست
رنگ از چهرهٔ ایام پرید آخر کار
عمرها گرچه ز ما صرف شقاوت گردید
شکرلله که گشتیم سعید آخر کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شب وصال و زیبایی معشوق اشاره میکند و احساسات عمیق خود را بیان میکند. او از عشق و غم فراق و نیز شادی وصال میگوید. شاعر به این نکته میپردازد که در زندگی، نهایتاً تنها پشیمانی باقی میماند و ذکر میکند که همه دردها و غمها به یک لحظه شادی و وصال میانجامد. همچنین، به ناپایداری روزگار و اثرات زمان روی چهرهها اشاره کرده و در نهایت به پایان عمر اشاره میکند و از اینکه در پایان به سعادت دست یافته، شکرگزاری میکند.
هوش مصنوعی: در شب وصال و در شب عید، سرانجام چهره ماه را بر روی رخسار تو دیدم.
هوش مصنوعی: هر نسیمی که از جانب تو وزید، یاد پیرهن یوسفِ مصری را به خاطر میآورد. یعنی هر بار که به یاد تو میافتم، به خاطر میآورم داستان یوسف و چادری که به دست برادرانش پاره شد و به رنگ خون درآمد. این یادآوری نشاندهندهٔ عشق و محبت عمیق من به توست.
هوش مصنوعی: نتیجهی زندگی در این جهان جز پشیمانی نیست. آیا در دنیا کسی هست که در نهایت از کارهای خود پشیمان نشده باشد؟
هوش مصنوعی: ما به اندازهای از غم و اندوه نوشتیم و رنج بردیم که در نهایت، صدای نالهای از دل کاغذ ما برخاست.
هوش مصنوعی: چشمهای معشوقهام مانند تیر، به قلبم اصابت کردند و حالا دیگر غم دل را رها کن که سرانجام این داستان چه خواهد شد؟
هوش مصنوعی: شادی که به واسطه یک نگاه به وجود آمده، تمام زحماتی را که دل به خاطر جدایی از تو تحمل کرده، جبران کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که آسمان از دیدهٔ امید، آب حیات را دور میکند، دیگر خبری از زندگی نیست تا آنکه کسی با چشمهای سیاه و سفید، در نهایت به زندگی برگردد.
هوش مصنوعی: روز تا زمانی که به زردی نیفتد، ممکن نیست که رنگ چهرهٔ روزها از بین برود در نهایت.
هوش مصنوعی: عمرهای ما اگرچه در سختی و بدبختی گذشت، اما شکر خدا که در نهایت به خوشبختی رسیدیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چین پیشانی ما شد مه عید آخر کار
آن چه می جست دل غمزده، دید آخر کار
بی نسیم سحری غنچه ما خندان شد
قفل از پره خود ساخت کلید آخر کار
ماه عیدی که ز آفاق طلب می کردیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.