کار، کی از آتش رخسارهٔ گل میشود
لاله داغ از شعلهٔ آواز بلبل میشود
میتوان کردن به نازش صبر اما غمزهاش
فتنهٔ دل، آفت راه تحمل میشود
از پی آزادگان رو دل که در راه طلب
این [گره] را خار در پا غنچهٔ گل میشود
دل چه سان بگریزد از قیدش که از زنجیر زلف
تا رهایی یافت بند جعد کاکل میشود
چرخ را نوبت به ما برعکس باید کار کرد
دایماً دوران ما دور تسلسل میشود
نرگس از چشمت خجل شد گل ز رویت آب شد
زلف را آهسته بگشا کار سنبل میشود
با سعیدا گر شود همراه هر بیطاقتی
چند روزی بگذرد ز اهل توکل میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عشق و سختیهای آن میپردازد. شاعر به تأثیرات عشق و زیباییها اشاره میکند و میگوید که عشق میتواند باعث ایجاد درد و رنج شود، اما در عین حال، زیبایی و جذابیتهای آن دل را به سمت خود میکشد. او همچنین به چالشهای روزگار و عدم ثبات زندگی اشاره میکند و تأکید دارد که با صبوری و توکل به خداوند، میتوان از سختیها عبور کرد. در نهایت، بیان میشود که با همراهی و همدلی میتوان از مشکلات گذر کرد و به آرامش رسید.
هوش مصنوعی: کار و تلاش، چگونه میتواند به زیبایی و لطافتی مانند گل و لاله دست یابد؛ در حالی که درد و رنجی شبیه به آتش، ناشی از صدا و آواز پرندهای مانند بلبل را حس میکند.
هوش مصنوعی: میتوان با ناز و عشوهاش شکیبایی ورزید، اما نگاهی که میاندازد، دلی را به آشوب وا میدارد و تحمل را سخت میکند.
هوش مصنوعی: به دنبال آزادگان برو و دل را همراهی کن، زیرا در مسیر جستجوی حقیقت، این مشکل به مانند خار در پای غنچهٔ گل درمیآید.
هوش مصنوعی: دل چگونه میتواند از دست این قید و بند فرار کند، در حالی که زنجیر زلف او تا وقتی که از آن رهایی یابد، به خاطر زیبایی و حالت جعد موهایش مانند بندی میشود؟
هوش مصنوعی: زمانه به ما اجازه نمیدهد که به طور عادی و معمولی کار کنیم؛ بلکه باید تلاش کنیم تا از دایرهای که در آن هستیم خارج شویم، چون زندگی ما همیشه در یک دور باطل و تکراری میچرخد.
هوش مصنوعی: چشمهای تو باعث خجالت نرگس شده و زیبایی گل را تحت تأثیر قرار داده است. به آرامی موهایت را باز کن، زیرا کار سنبل و زیباییها به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر کسی با فردی خوشحال و خوشبخت همراه شود، حتی در روزهای پر از نارضایتی و بیتابی، به مرور زمان میتواند از اهل توکل و اعتماد به خدا شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرچه میدانم که میرنجی و مشکل میشود
گر نکوبی حلقه صد جا بر در دل میشود
همچو فانوسش کسی باید که دارد پاس حسن
زانکه لازم گشت و جایش شمع محفل میشود
یک رهش خاص از برای جان ما بیرون فرست
[...]
گر شکر در جام ریزم، زهر قاتل میشود
چون صدف گر آب نوشم، عقدهٔ دل میشود
عاشق پرشِکوه خاموش از تغافل میشود
طوطی از آیینه چون رو دید، بلبل میشود
فارغ از زخم خس و خاریم کز فیض چمن
دامنت ما خود به خود چون غنچه پر گل میشود
دست و پایی زن، که نبود در شمار زندگان
[...]
ریخت چون دندان، مدار جسم مشکل میشود
آسیا بیپره چون گردید، باطل میشود
عاقلان را پاس این و آن، کم از زنجیر نیست
چون میخواهد، اگر دیوانه عاقل میشود
تا نسازی خرج نقد خود، نمیآید به کار
[...]
از من آن چشم تغافلکیش غافل میشود
گر چنین خواهد گذشتن کار مشکل میشود
عشق هرکس را که پوشد خلعت غم در لباس
گاه با اختر گهی با غنچه یکدل میشود
بعد مردن هم محبت شمع بالین من است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.