صفای وقت جهان چون به ما نمی خواهد
که زشت آینهٔ باصفا نمی خواهد
شکست توبه خوش آمد مرا که رو زردی
نمی کشد ز کس و مومیا نمی خواهد
بیا به کشتی بحر فنانشین و برو
ز خود که کشمکش ناخدا نمی خواهد
چنان سبک شده ام در ره وفا که چو کاه
کشیدنم مدد کهربا نمی خواهد
هر آنچه کس طلبد از کریم می یابد
خوش آن که او ز خدا جز خدا نمی خواهد
کسی است نیک که نیکی چو می کند امروز
در آن مقابله فردا جزا نمی خواهد
خوشم به طور سعیدا و بی نیازی او
که زخم، مرهم و دردش دوا نمی خواهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساساتی است درباره بیارزشی دنیا و ناپایداری آن. گوینده به زشتیها و ناپایداری زندگی اشاره میکند و میگوید که توبهاش را برای خویش شکسته و به دنبال آرامش از خداوند است. او همچنین به وفاداری و سبکی در مسیر زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که هر کس از خدا طلب کند، پاسخ میگیرد. شاعر به نیکی اشاره میکند و میگوید که نیکوکاران در نهایت جزا نمیخواهند و به طور کلی، ابراز خوشنودی از بینیازی و آرامش در سایه رحمت الهی را میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که دنیا برای ما دلپذیر و زیبا نیست، پس نیازی به آینهای که زیبایی خود را نشان دهد نیز نیست.
هوش مصنوعی: شکستن پیمان و توبه برای من خوشایند است، زیرا از هیچ کس نگران نیستم و نیازی به زردی و مومیا ندارم.
هوش مصنوعی: بیایید در دل دریا که مملو از فناست قرار بگیریم و از خودخواهی دست بکشیم، چرا که در این سفر دیگر نیازی به جدال و مبارزه با هدایتکننده نیست.
هوش مصنوعی: من به قدری در مسیر وفا و وفاداری سبک و آزاد شدهام که دیگر به هیچ نیرویی برای حرکت نیاز ندارم؛ مثل کاهی که به آسانی جابهجا میشود و نیازی به کمک ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از بخشنده (کریم) چیزی بخواهد، آن را پیدا میکند. اما خوش به حال کسی که از خدا، جز خود خدا چیزی نمیطلبد.
هوش مصنوعی: انسان خوبی است که وقتی کار نیک انجام میدهد، در برابر آن هیچ چشمداشتی به پاداش یا جزا در آینده ندارد.
هوش مصنوعی: من از حالت خوشایند و بی نیازی او لذت میبرم، زیرا جراحت و درد او نیازی به درمان و ترمیم ندارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که دل ز تو غیر از جفا نمی خواهد
سپند از آتش مهر و وفا نمی خواهد
چو من ببرم در آیم برای جا دادن
تو برمخیز که پروانه جا نمی خواهد
بدام حادثه افتاده را ز عقل چه سود
[...]
به درد هر که برآید دوا نمی خواهد
اگر ز پای درآید عصا نمی خواهد
همیشه در دل تنگم شکستگان فرشند
زمین مسجد من بوریا نمی خواهد
برآر تیغ وبکش این سیه درونان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.