صبحدم از شب وصل تو اثر می آرد
آفتاب از سر کوی تو خبر می آرد
دیگر از روز قیامت نهراسد هرگز
هر که با من شب هجری به سحر می آرد
می توان گفت دل آینه را از سنگ است
که به روی تو چنین تاب نظر می آرد
مزهٔ چاشنی لعل تو در کام خیال
داند آن کس که به صد خون جگر می آرد
مفلسی باعث تکمیل کسی می گردد
هر که بی زر چو شود رو به هنر می آرد
آسمان بوقلمون ساز اگر نیست چرا
هر زمان در نظرم رنگ دگر می آرد
فکر پاپوش چها گردن مردم خم کرد
چه بلاها به سر کوه، کمر می آرد
بینوایی است نوابخش سعیدا که درخت
برگ می ریزد و آن گاه ثمر می آرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر صبح را با یاد معشوق و تأثیر آن بر زندگیاش توصیف میکند و به قدرت عشق اشاره میکند که انسان را از ترس قیامت رها میسازد. همچنین، او به دل سنگی اشاره میکند که عاشق با دیدن معشوق به تاب و تماشا نشسته است. شاعر به تجربیات دردناک و رنجها اشاره میکند که از عشق شیرین و دردناک ناشی میشود. در نهایت، او به تغییر و تحول زندگی اشاره کرده و نشان میدهد که حتی در شرایط سخت، زیبایی و خلاقیت میتواند به وجود بیاید. در کل، شعر بیانگر تأثیر عمیق عشق بر زندگی و احساسات انسان است.
هوش مصنوعی: در صبح زود، نور خورشید که از خواب شب بیدار میشود، نشانهای از وصل تو به همراه دارد و از کوی تو، پیام و خبرهایی میآورد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در شب هجری با من همراه شود، هیچگاه از روز قیامت ترسی ندارد.
هوش مصنوعی: میتوان گفت که دل آینهای است که از سنگ ساخته شده و به خاطر زیبایی تو چنین نوری را بازتاب میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر عشق تو و دردهایش صدها بار رنج کشیده باشد، میداند چقدر طعم لذتبخش و شیرین عشق تو در دلش است.
هوش مصنوعی: فقر و نداشتن مال و ثروت، میتواند موجب رشد و کمال افراد شود، زیرا وقتی کسی از نظر مالی در تنگنای معیشتی قرار میگیرد، بیشتر به سمت هنر و خلاقیت کشیده میشود.
هوش مصنوعی: اگر آسمان مانند بوقلمون تغییر رنگ نمیکند، پس چرا هر بار که به آن نگاه میکنم، رنگ تازهای به خود میگیرد؟
هوش مصنوعی: فکر دسیسه و فریب چه بلایی بر سر مردم آورد و چه مشکلاتی برای کوه ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: بینوایی که در شرایط سخت زندگی میکند، باز هم میتواند به دیگران کمک کند و ثمرهای داشته باشد، درست مانند درختی که پس از از دست دادن برگهایش، در نهایت میوه میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دم عیسی است که بوی گل تر میآرد
وز بهشت است نسیمی که سحر میآرد
یا نه زان است نسیم سحر از سوی تبت
کاهویی آه دل سوختهبر میآرد
یا صبا رفت و صف مشک ختن بر هم زد
[...]
تا ز خاک قَدَمَت باد خبر میآرد
سرمه را دیده کجا پیش نظر میآرد
باد صدبار سر زلف تو را جانب رخ
میبرد تا که شبی را به سحر میآرد
هر معمّا که به صد خون جگر گفت دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.