ز راه عشقبازی این دل شیدا نمیگردد
که هرگز از طریق خویشتن دریا نمیگردد
تواند آدمی شد اولیا، عارف شدن مشکل
شود خون شیر در پستان ولی صهبا نمیگردد
به خوشچشمی کسی صاحبنظر کی میتواند شد
که نرگس سرمهسا گردد ولی بینا نمیگردد
سراغ چشم لیلی از غزالان کردنی دارد
که مجنون نیست آن دیوانه در صحرا نمیگردد
مبادا پای رنجیدن مکرر در میان آید
گره چون بر گره افتاد دیگر وانمیگردد
سلامت را نمیخواهند رندان ملامت کش
به کوی نیکنامی عشق بیپروا نمیگردد
زمان تندرستی و جوانی بیبدل باشد
که این بیتالحزن چو شد خراب احیا نمیگردد
ز بازار دلم با خال آن رو زلف میداند
که چون شب در میان آمد دگر سودا نمیگردد
سعیدا عندلیب باغ آن رعناست کز لطفش
[گلی] مانند خارش در جهان پیدا نمیگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی عشق و حالاتی میپردازد که در مسیر عشق به وجود میآید. او میگوید که دل عاشق هرگز از طریق خود به حقیقت عشق دست نمییابد و به سختی میتوان به مقام عارفان رسید. همچنین اشاره میکند که برخی افراد نمیتوانند حقیقت را ببینند و درک کنند، حتی اگر ظاهری زیبا داشته باشند. شاعر نگران بروز رنجش و مشکلات در روابط عاطفی است و میگوید که اگر بارها مشکلات روی هم انباشته شوند، حل آنها دشوار میشود. در نهایت، او به زیبایی و نایابی عشق میپردازد و ابراز میکند که گلی که در عشق حقیقی میتوان یافت، خاص و نادر است و در همه جا پیدا نمیشود.
هوش مصنوعی: دل عاشق هرگز از مسیر خود دور نمیشود و در عشق بازی تغییر نمیکند؛ زیرا نمیتواند از طبیعت واقعی خود فراتر رود.
هوش مصنوعی: انسان میتواند به مقام و مرتبههای عالی دست یابد، اما رسیدن به مقام عرفانی دشوار است. مانند اینکه شیر در پستان، به آسانی نمیتواند تبدیل به صهبا (مشروب خوشطعم) شود.
هوش مصنوعی: کسی که دارای نظر و دیدگاه عمیق است، چگونه میتواند با زیبایی و جذابیت کسی دیگر تحت تأثیر قرار گیرد، در حالی که او همچنان نمیتواند واقعیتها را بهدرستی ببیند؟
هوش مصنوعی: عشق مجنون به لیلی چنان عمیق است که او نمیتواند به سادگی از وجود او چشمپوشی کند. او هیچگاه در نظر ندارد که از غزالان بپرسد، زیرا دیوانه شدن و در جستجوی او به صحرا رفتن، نشانی از عشق ناب اوست. در واقع، کسی که عاشق است، با همه وجودش به دنبال معشوقش میگردد و در این مسیر هیچ مانعی نمیتواند او را متوقف کند.
هوش مصنوعی: مراقب باش که ناراحتی و رنجش دوباره پیش نیاید، زیرا وقتی مشکلات بر هم انباشته شوند، دیگر نمیتوان آنها را به سادگی حل کرد.
هوش مصنوعی: رندان بیپروا و سرسخت که تحت فشار ملامت و سرزنش هستند، به دنبال سلامت و خوبی نمیروند و در کوی کسانی که به نیکنامی مشهورند، قدم نمیزنند.
هوش مصنوعی: زمانی که سالم و جوان هستیم، هیچ چیزی نمیتواند به آن ارزش بگذارد؛ چرا که وقتی دوران شادابی و سرزندگی از بین برود، دیگر مثل قبل به حالت اول برنمیگردد.
هوش مصنوعی: از دل سوزان من، تنها آن کسی که خال آن چهره را میشناسد، میداند که وقتی شب فرامیرسد، دیگر در آن حال و هوای عشق و سودا نمیتوانم به گشت و گذار ادامه دهم.
هوش مصنوعی: سعیدا، در باغ خوشبختی همانند بلبل، آن گل زیبا وجود دارد که از مهربانی او، گلی که در دنیا شبیه آن پیدا شود، وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل آسوده در زیر فلک پیدا نمیگردد
ز شورش قطرهای گوهر درین دریا نمیگردد
فلک را نقطه خاک از سکون در چرخ میآرد
تو تا ساکن نگردی دل جهانپیما نمیگردد
به قدر آشنایان دل ز خلوت میکند وحشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.