به آب دیده کنم سبز، خط ریحان را
غبار کفر، لباس است حسن ایمان را
ز خط و زلف چه فرق است روی جانان را
ز هم جدا نتوان کرد کفر و ایمان را
صفات ذات جمالی به غیر، رخ منمای
که کافران نشناسند قدر قرآن را
زاشک، مردم چشم مرا زیانی نیست
چه غم ز حادثه این خانمان به دوشان را
فقیه طعنهٔ می می کند خدایا زود
به آب تلخ سپار این حکیم یونان را
کجا توان به نگاه تو آشنا گردید
نکرده رام، کسی آهوی گریزان را
رقیب را به خدا منع صحبت خود کن
به باغ خود مگذار این هزاردستان را
از آن گذشته ام تا نگه به غیر نیفتد
به گرد دیدهٔ خود خاربست مژگان را
نگاه دار به حق چهارده معصوم
ز شر حادثه مداح شاه کرمان را
ز کثرت غم دوران چه غم سعیدا را
کمند وحدت غم کرده رشتهٔ جان را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تعارض کفر و ایمان، عشق و زیبایی، و غم و رنج انسانی است. شاعر به تصویر کشیدن زیبایی ایمان و مظاهر آن میپردازد و تأکید دارد که ایمان و کفر از هم جدا نمیشوند. او به زیباییهای چهره محبوب و حقیقت قرآن اشاره میکند و اعتراف میکند که کافران ارزش آن را درک نمیکنند. همچنین از غم و درد زندگی سخن میگوید و به دعا و نیاز به حمایت خداوند برای آرامش و حفظ ایمان اشاره میکند. در نهایت، شاعر از وحدت و پیوند انسان با خدا و معصومین میگوید و بر اهمیت این ارتباط در برابر مشکلات و حوادث زمان تأکید میکند.
هوش مصنوعی: با اشک خود، رنگ سبز و طراوت ریحان را به وجود میآورم؛ در حالی که غبار کفر، پوشش نازیبای ایمان را میپوشاند.
هوش مصنوعی: تفاوتی بین خط و زلف وجود ندارد چرا که نمیتوان زیبایی چهرهی محبوب را از آن جدا کرد، همانطور که نمیتوان کفر را از ایمان جدا کرد.
هوش مصنوعی: این شعر میگوید که زیباییهای وجود خود را به دیگران نشان نده، زیرا افرادی که اهل نادانی هستند و به حقیقت نمیرسند، نمیتوانند ارزش واقعی قرآن را درک کنند.
هوش مصنوعی: از اشکهای من، چشمم آسیبی نمیبیند. چه فرقی میکند که به خاطر این مصیبت، خانهام بر دوشهایم سنگینی کند؟
هوش مصنوعی: در این بیت، به کنایه از زوال یا ناتوانی حکیم یونانی صحبت میشود. گویا کسی که در مقام فقیه و دینداری است، به شراب خواران طعنه میزند و در این میان، از خدا میخواهد که این حکیم را به آب تلخی بسپارد، که نشانهای از سرنوشت ناخوشایند یا دشواری برای اوست. در کل، این بیت به تعارض میان دانش و نادانی، و بین دوری از عیش و نوش و تبعات آن اشاره دارد.
هوش مصنوعی: کسی که هنوز تسلیم نگاه تو نشده است، چطور میتواند به تو عادت کند؟ مانند آهویی است که از دست میرود و نمیتوان به آسانی به آن نزدیک شد.
هوش مصنوعی: رقیب را از صحبت با خود بازدار و اجازه نده که وارد باغ تو شود، که این تنها مخصوص توست و نباید به کسی دیگر داده شود.
هوش مصنوعی: من از گذشتهام عبور کردهام تا نگاه کسی به غیر من نیفتد و مژگانم را به دور چشمهایم مانند خاری محکم کردهام.
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که به چهارده معصوم توسل جویی، تا از بلاها و مشکلات، مداح سرایندهٔ شاه کرمان را محفوظ بداری.
هوش مصنوعی: به خاطر انبوهی از غمهای زمانه، غم سعیدا نیز به نوعی در هم تنیده شده و پیوند روح را دچار مشکل کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به نام نیک تو خواجه فریفته نشوم
که نام نیک تو دام است و زرق مر نان را
کسی که دام کند نام نیک از پی نان
یقین بدان تو که دام است نانْش مر جان را
سلام کن ز من ای باد مر خراسان را
مر اهل فضل و خرد را نه عام نادان را
خبر بیاور ازیشان به من چو داده بُوی
ز حال من به حقیقت خبر مر ایشان را
بگویشان که جهان سرو من چو چنبر کرد
[...]
شریف خاطر مسعود سعد سلمان را
مسخرست سخن چون پری سلیمان را
نسیج وحده که نو حُلّهای دهد هر روز
زکارگاه سخن بارگاه سلطان را
ز شادی ادب و عقل او به دار سلام
[...]
لب تو طعنه زند گوهر بدخشان را
رخ تو طیره کند اختر درفشان را
به بوسه لب تو تهنیت کنم دل را
به دیدن رخ تو تربیت دهم جان را
به جان تو که پرستیدن تو کیش من است
[...]
چه خرمی است که امروز نیست زنگان را
چه فرخی است کزو بهره نیست کیهان را
بهار و کام طرب تازه می کند دل را
ضیاء انس و فرح زقه میدهد جان را
بدشت جلوه گری عرضه داد بار دگر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.