میشوند از سردمهری دوستان از هم جدا
برگها را میکند باد خزان از هم جدا
قطره شد سیلاب و واصل شد به دریای محیط
تا به کی باشید ای بی غیرتان از هم جدا
گر دو بی نسبت به هم صد سال باشند آشنا
می کند بی نسبتی در یک زمان از هم جدا
در نگیرد صحبت پیر و جوان با یکدگر
تا به هم پیوست، شد تیر و کمان از هم جدا
میپذیرد چون گلاب از کوره رنگ اتحاد
گرچه باشد برگ برگ گلستان از هم جدا
تا تو را از دور دیدم رفت عقل و هوش من
می شود نزدیک منزل کاروان از هم جدا
تا چو زنبور عسل در چشم هم شیرین شوند
به که باشد خانههای دوستان از هم جدا
در خموشی حرفهای مختلف یک نقطهاند
میکند این جمع را تیغ زبان از هم جدا
پیش ارباب بصیرت گفتگوی عشق و عقل
هست چون بیداری و خواب گران از هم جدا
گرچه در صحبت قسمها بر سر هم میخورند
خون خود را میخورند این دوستان از هم جدا
نیست ممکن آشنایان را جدا کردن ز هم
میکند بیگانگان را آسمان از هم جدا
لفظ و معنی را به تیغ از یکدگر نتوان برید
کیست صائب تا کند جانان و جان از هم جدا؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به جدایی و بیقراری ناشی از سردمهری و فاصله میان دوستان اشاره دارد. شاعر از طریق تصاویری از طبیعت، مانند باد خزان که برگها را جدا میکند، و مقایسههایی مانند قطرهای که به دریا میرسد، احساس جدایی را بیان میکند. او نشان میدهد که حتی اگر دو نفر سالها با هم آشنا باشند، بینسبتی میتواند آنها را در یک لحظه از هم جدا کند.
شاعر همچنین به معنای گفتگو و ارتباط میان افراد اشاره میکند و میگوید که در خموشی، حرفهای متفاوتی وجود دارد که میتواند باعث جدایی شود. او به ویژه به عشق و عقل و ارتباط آنها با هم میپردازد و تأکید میکند که هیچ مانعی نمیتواند آشنایان را از هم جدا کند، بلکه بیگانگان و فاصلههای ناشی از بیحرمتی و سوءتفاهم باعث جدایی میشود. در نهایت، او به ارتباط عمیق و یکدستی لفظ و معنی اشاره میکند و میگوید که این دو را نمیتوان از هم جدا کرد.
هوش مصنوعی: دوستان به خاطر بیمحبتی از یکدیگر جدا میشوند، همانطور که باد پاییز برگها را از هم میكند و جدا میسازد.
هوش مصنوعی: این شعر به ارتباط و اتحاد اشاره دارد. قطرهای که به دریا میپیوندد، نمادی از فردی است که به جمع یا کل بزرگتری ملحق میشود. پیام آن دعوت به وحدت و پرهیز از جدایی است. این یادآوری است که انسانها باید از تفرقه و جدایی پرهیز کنند و به یکدیگر بپیوندند.
هوش مصنوعی: اگر دو نفر بدون هیچ نسبتی به هم صد سال همدیگر را بشناسند، اما در یک لحظه بینسبتی و عدم پیوند آنها باعث میشود که از هم فاصله گیرند و جدا شوند.
هوش مصنوعی: گفتگو بین افراد از نسلهای مختلف زمانی مؤثر و هماهنگ است که هرکدام به جایگاه و دیدگاه دیگری احترام بگذارند؛ در غیر این صورت، همسویی و ارتباط آنها مانند تیر و کمانی است که از هم جدا شدهاند و توانایی ایجاد اثر مشترک را ندارند.
هوش مصنوعی: او مانند گلاب از کورهای که رنگ اتحاد میدهد میپذیرد، هرچند که برگهای گلستان از هم جدا باشند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو را از فاصله دیدم، تمام عقل و هوش من رفت. انگار که کاروان به منزل نزدیک شده و افرادش از هم جدا میشوند.
هوش مصنوعی: بهتر است که دوستیها آنقدر شیرین و نزدیک باشد که مثل زنبور عسل، دلها را شاد کند و خانههای دوستان از یکدیگر دور نباشد.
هوش مصنوعی: در سکوت، نظرات و ایدههای متفاوتی وجود دارد که به نوعی به هم پیوستهاند، اما زبان مانند شمشیری این جمع را از یکدیگر جدا میکند.
هوش مصنوعی: در حضور کسانی که درک عمیق دارند، عشق و عقل در حال گفتگو هستند، مانند فرق بین بیداری و خواب سنگین که کاملاً از هم متمایز هستند.
هوش مصنوعی: هرچند که در گفتار، دوستان وعده و قسمهایی به یکدیگر میدهند و در ظاهر کنار هم هستند، اما در واقع از یکدیگر آسیب میزنند و به همدیگر لطمه میزنند.
هوش مصنوعی: نمیتوان دوستان و آشنایان را از یکدیگر جدا کرد؛ همانطور که آسمان بیگانگان را از هم دور میکند.
هوش مصنوعی: زبان و مفهوم را نمیتوان از هم جدا کرد. کیست که بتواند معشوق و جان را از یکدیگر تفکیک کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میشوند از سردمهری، دوستان از هم جدا
برگها را میکند فصل خزان از هم جدا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.