گرچه جان ما به ظاهر هست از جانان جدا
موج را نتوان شمرد از بحر بی پایان جدا
از جدایی قطع پیوند خدایی مشکل است
گر شود سی پاره، از هم کی شود قرآن جدا؟
میشود بیگانگان را دوری ظاهر حجاب
آشنایان را نمیسازد ز هم هجران جدا
زود میپاشد ز هم جمعیت بی نسبتان
دانه را از کاه در خرمن کند دهقان جدا
دل به دشواری توان برداشت از جان عزیز
میشود یا رب سخن چون از لب جانان جدا
تا تو ای سرو روان از باغ بیرون رفتهای
دست افسوسیست هر برگی در این بستان جدا
هست با هر ذره خاک من جنون کاملی
میکند هر قطره از دریای من طوفان جدا
عشق هیهات است در خلوت شود غافل ز حسن
نیست در زندان زلیخا از مه کنعان جدا
میتوان از عالم افسرده دل برداشت زود
از تنور سرد میگردد به گرمی نان جدا
کم نگردد آنچه میآید به خون دل به دست
نیست از دامان دریا پنجهٔ مرجان جدا
قانع از روزی به تلخ و شور شو صائب که ساخت
پسته را آمیزش قند از لب خندان جدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تم جدایی و پیوندهای عاطفی پرداخته و بیان میکند که اگرچه ظاهراً ما از معشوق خود جدا هستیم، اما جدایی واقعی ممکن نیست. شاعر به رابطهی عمیق بین انسانها و وجود الهی اشاره میکند و میگوید حتی اگر در ظاهر از هم جدا باشیم، پیوندهای عمیقتری وجود دارد که ما را به هم مرتبط میسازد. همچنین تأکید میکند که جدایی باعث بیگانگی نمیشود و عشق در خلوت و دوری نیز وجود دارد. شاعر با استفاده از تصاویری مانند طوفان و دریا نشان میدهد که عشق و ارتباطات انسانی غیرقابل تجزیهاند و حتی اگر در مراحل سختی باشیم، این پیوندها و تجربیات ارزشمند باقی خواهند ماند.
هوش مصنوعی: هرچند که به نظر میرسد ما از محبوبمان جدا هستیم، اما نمیتوان وجود یک موج را از دریای بیپایان جدا دانست.
هوش مصنوعی: جدایی و قطع ارتباط با خداوند کار آسانی نیست. اگرچه ممکن است ما از همدیگر جدا شویم، اما مثل قرآن که نمیتواند به بخشهای جداگانه تقسیم شود، ارتباط ما با خداوند نیز نشکستنی است.
هوش مصنوعی: انتظار از غریبهها به دوری و فاصله میانجامد و این دوری نمیتواند مانع نزدیکی و رابطهٔ ما با آشنایان شود. هیچ هجرانی نمیتواند ما را از هم جدا کند.
هوش مصنوعی: افراد بدون ریشه و نسب به سرعت از یکدیگر جدا میشوند، مانند دانهای که از کاه جدا میشود و کشاورز آن را از خرمنش بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: دل انسان گاهی از فراق جانان بر خود سخت میگیرد، ای کاش سخنانی که از لب محبوب جدا میشوند، آسانتر تحمل شوند.
هوش مصنوعی: ای سروی که از باغ خارج شدهای، هر برگ در این بستان حسرتی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: هر ذره از وجود من سرشار از جنون است و هر قطره از درونم میتواند طوفانی را به راه بیاندازد.
هوش مصنوعی: عشق نمیتواند در تنهایی شخصی ماندگار شود؛ زیرا وجود زیباییها را فراموش میکند. در زندان زلیخا، دوری از زیبایی یوسف (مه کنعان) به این موضوع اشاره دارد.
هوش مصنوعی: میتوان از دنیای غمگین و ناامید برداشت کرد که بخشی از خوشی و لذت زندگی، به ناچار از دست میرود و به همین دلیل، از یکدیگر فاصله میگیریم. در حالی که مانند نانی که از تنور سرد بیرون میآید، زندگی هم با ارتباطات گرم و دوستانه شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: آنچه با تلاش و درد به دست میآید، کم نخواهد شد و مانند آن است که از دریا، شاخهای از مرجان جدا شود.
هوش مصنوعی: برای اینکه زندگی بهتری داشته باشی، باید با اینکه روزی سخت و تلخ داری، قانع باشی. مانند پسته که با شیرینی قند ترکیب میشود، اگر لبخند را از زندگیات حذف کنی، تلخی و دشواری به جایی نخواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میتوان برداشت دل از خویش و شد از جان جدا
لیک مشکل میتوان شد از بر یاران جدا
صحبت یاران خوشست و الفت یاران خوشست
این دو با هم یارباید این جدائی آن جدا
یار کلفت دیگرست و یار الفت دیگرست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.