شد خرابات مغان از توبه ام زیر و زبر
می زند باد مخالف بحر را بر یکدگر
توبه من بازگشت عالمی راشد سبب
لشکری را گاه بیدل می کند یک بیجگر
از لب میگون او قانع به دشنامم که می
از رگ تلخی دواند ریشه دردل بیشتر
درنمی آید به چشم موشکاف از نازکی
ورنه بیش از جوهر تیغ است تاب آن کمر
خط به لعل آتشین یارشد خضر رهم
روز روشن دود می گرددبه آتش راهبر
نیست جز کاهش نصیب عاشق از سیمین بران
رنج باریک است رزق رشته از قرب گهر
بس که چرخ آهنین بازو مرا درهم فشرد
مغزمن صد پیرهن ازاستخوان شد خشک تر
رشته اشک از درازی درنمی آید به چشم
دستگاه خنده است از چشم سوزن تنگتر
شهپر زرین زنور خود چو طاوسش دهد
شمع اگر پروانه راسوزد به ظاهر بال وپر
نیستم نومید از تردستی پیر مغان
چون سبوهر چند دستم خشک شد در زیر سر
حسن رافیض نظر بازان کند صائب تمام
تا نپیوندد به شبنم گل نگردد دیده ور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به مضامین عشق، توبه، رنج و زیبایی اشاره دارد. شاعر از خرابت مغان (محل بادهنوشی) میگوید و توبهاش را که زیر و زبر شده است. باد مخالف و چالشها زندگی او را به هم ریخته و اشاراتی به محبت و دشنامهای معشوق نیز دارد. او در این شعر به لطافت و ظرافت عشق اشاره کرده و بیان میکند که عشق او با وجود سختیها و رنجها همچنان ادامه دارد. شاعر در پایان بر امیدش به پیر مغان تأکید میکند و میگوید که او هرگز ناامید نیست و به پاکی عشق ایمان دارد.
هوش مصنوعی: مکان خراباتیها به خاطر توبهام به هم ریخته است و نسیم مخالف همچون طوفانی در دریا آنها را با هم در هم میآمیزد.
هوش مصنوعی: توبه من میتواند عالمی را درست کند و سبب برانگیختن جمعیتی از کسانی شود که در هنگام بیخبری هستند.
هوش مصنوعی: از زبان شیرین او، حتی به دشنام دادن هم راضیام؛ چون این می، ریشه تلخی را در دل من عمیقتر میکند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که این کلام به نازکی و ظرافت یک چیز اشاره دارد که حتی با دقت و نگاه تیزبینانه هم نمیتوان آن را به راحتی دید. اگرچه آن چیز نازک است، اما از نظر کیفیت و ارزش، بسیار بیشتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: در روز روشن، خطی که از لبان یار به رنگ لعل آتشین صادر میشود، مانند نشانهای است که مرا به راهی میبرد. این نشانهها با خود دودی به همراه دارند که به آتش هدایت میشود.
هوش مصنوعی: عاشق تنها سهم کمی از زیبایی دارد و رنج او از این کمبود زیاد است؛ در واقع، زندگی عشق مانند رشتهای است که به گوهر نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: چرخ زمان به قدری مرا تحت فشار قرار داد که فکر و ذهنم به شدت رنجیده و خشک شد، گویی بیشتر از صد لباس از استخوانم جدا شده است.
هوش مصنوعی: چشمانم به قدری پر از اشک و غم است که نمیتوانند هیچ چیز از خود بیرون بریزند، مانند دستگاهی که فقط برای خنده طراحی شده است، به سوزن تنگی که چیزی از آن نمیگذرد.
هوش مصنوعی: اگر طاووس زیباییهای خود را به نمایش بگذارد، مانند شمعی است که پروانه را به سوی خود میکشد؛ اگرچه پروانه از ظاهر بال و پرش مایل به نزدیک شدن است، اما ممکن است در این مسیر آسیب ببیند.
هوش مصنوعی: من از مهارتهای ماهرانهی پیر مغان ناامید نیستم، زیرا حتی اگر دستهایم در زیر سرم خشک شده باشد، مانند سبویی که هنوز کارش انجام میشود.
هوش مصنوعی: زیبایی چشمان کسی که دقت میکند، کامل و بینقص است؛ زیرا وقتی که به شبنم گل نگاه نکند، چشمانش هیچ گاه زیبا نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
جامه ای کش ابره از مشکت وز آتش آستر
طرفه باشد مشک پیوسته بآتش ماه و سال
و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفه تر
چون تواند دل برون آمد ز بند حلقه هاش
[...]
بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح
گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر
هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا
[...]
اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر
نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر
اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟
خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته
[...]
ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر
دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست
باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست
[...]
مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ
لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ
قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ
فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.