حذر کنید ز چشمی که آسمان گون است
که همچو سبزه شمشیر تشنه خون است
ز گریه ای که به دامان دشت مجنون ریخت
هنوز داغ لاله کشتی خون است
دل رمیده من گرد کاروان غزال
جنون دوری من گردباد هامون است
ز مرگ، صولت دیوانگان نگردد کم
که چشم شیر چراغ مزار مجنون است
ز شکر، جرأت اهل هوس فزون گردد
زبان شکوه عشاق نعل وارون است
گرفته اند بر او همچو طوق فاخته تنگ
به جرم این که درین باغ سرو موزون است
نشانه تنگ کند بر خدنگ میدان را
دلی که نیست هوایی همیشه محزون است
به عشق حسن چو پیوست آرمیده شود
که خوابگاه غزالان کنار مجنون است
تو ز انتظار هما استخوان خود بگداز
که در خرابه ما جغد نیز میمون است
کسی که سر به گریبان خم کشد صائب
سرآمد همه آفاق چون فلاطون است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و عشق اشاره میکند و هشدار میدهد که باید از چشمهایی که مانند آسمان زیبا و پرجاذبهاند، احتیاط کرد زیرا ممکن است خطرناک باشند. او از غم و اندوه حاصل از عشق میگوید و احساسی شدید از دوری و انتظار را به تصویر میکشد. شاعر به نمادهای طبیعی مانند دشت و غزال اشاره میکند و به حالت احساسات عمیق عاشقان اهمیت میدهد. در نهایت، او به تنهایی و اندوهی که عشق به همراه دارد، اشاره میکند و به نوعی عاقلانه به بررسی زندگی و عواطف انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: مراقب چشمی باشید که مانند آسمان است، زیرا این چشم به زیبایی سبزه، اما همچون شمشیری تشنه برای خون میباشد.
هوش مصنوعی: از گریهای که بر دامن دشت مجنون جاری شد، هنوز اثر درد و رنج در گلهای لاله بهجا مانده است.
هوش مصنوعی: دل بیتاب من مانند کاروانی از غزلهای دیوانگی، در دوریام مانند گردبادی در هامون میچرخد.
هوش مصنوعی: از مرگ، قدرت و هیبت دیوانگان کم نمیشود، چون چشم شیر، روشنی بخش مقبره مجنون است.
هوش مصنوعی: شیرینی باعث میشود که دلباختگان احساس شجاعت بیشتری کنند و دلهای عاشقان همیشه در حال ناله و گلهگزاری هستند.
هوش مصنوعی: او را به طرز سخت و محکمی محاصره کردهاند، مانند حلقهای که دور گردن یک کبوتر گذاشته میشود. دلیل این کار هم این است که در این باغ، او به زیبایی و هارمونی در قد و قامتش شناخته شده است.
هوش مصنوعی: دلهایی که از عشق و شوق تهیاند، همیشه غمگین و افسردهاند و از دیدگاه آنها، دنیا مانند نشانهای تنگ و کوچک است.
هوش مصنوعی: وقتی عشق حسن به انسان پیوند میخورد، آرامش و راحتی او را فرا میگیرد، گویی که محل استراحت غزالها کنار مجنون است.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به اهداف خود، باید از خودگذشتگی کنی و سختیهایی را تحمل کنی. حتی در شرایط ناگواری که دیگران دچار یأس و ناامیدی شدهاند، تو همواره باید امید داشته باشی و تلاش کنی.
هوش مصنوعی: کسی که سرش را به سمتی خم کند و در اندیشه خود غرق شود، به حقیقت تمام دنیا و آفاق را درک کرده و به دانشی همانند فلسفهی فلاطون دست پیدا کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز من مپرس که در دست او دلت چون است
ازو بپرس که انگشتهاش در خون است
وگر حدیث کنم تندرست را چه خبر
که اندرون جراحت رسیدگان چون است
به حسن طلعت لیلی نگاه مینکند
[...]
فراق روی تو از شرح و بسط، بیرون است
زما مپرس، که حال درون دل، چون است
به خون نوشتهام، این نامه را که خواهی خواند
اگر چه دود درونم، نشسته در خون است
نکرد آتش شوق درون قلم ظاهر
[...]
مرا که ساغر چشم از غم تو پر خون است
چه جای ساقی و جام و شراب گلگون است
حکایت تو به تفسیر شرح نتوان کرد
که جور و محنت خوبان ز وصف بیرون است
به لب رسید مرا از غم تو جان هرگز
[...]
چمن ز طلعت گل خرم و همایون است
که همچو دولت شه سرور روزافزون است
ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است
به یادِ لعلِ تو و چشمِ مستِ میگونت
ز جامِ غم، می لعلی که میخورم خون است
ز مشرقِ سرِ کو آفتابِ طلعتِ تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.