گنجور

 
صائب تبریزی

عشقبازی کار هر حلاج دعوی دار نیست

هر کمانی در خور طاق بلنددار نیست

شاخ طوبی سر فرو نارد به هر بی بال و پر

هر سر شوریده ای بالانشین دار نیست

پرده پوش خلق باش از صد بلا ایمن نشین

تیره گردد از نفس آیینه چون ستار نیست

گر مجرد سیرتی سر در سر زینت مکن

دشمنی در پی ترا چون طره دستار نیست

تا به گردن در گل تسبیح باشم تا به کی؟

یک سر مو غیرت دین در تو ای زنار نیست

شانه گو از دور دندان بر سر دندان بنه

در حریم زلف او این صد زبان را بار نیست

می توانی سرو اگر مصرع به آن قامت رساند

چون تو یک صاحب طبیعت در همه گلزار نیست

تا شکستم توبه را پروا ندارم از شکست

هر که تایب نیست صائب شیشه اش دربار نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فرخی سیستانی

اندرین گیتی به فضل و رادی او را یار نیست

جز کریمی و عطا بخشیدن او را کار نیست

تیز بازاری همی بینم سخا را نزد او

اینت بازاری که در گیتی چنین بازار نیست

از پی نام بلند و از پی جاه عریض

[...]

ناصرخسرو

جز جفا با اهل دانش مر فلک را کار نیست

زانکه دانا را سوی نادان بسی مقدار نیست

بد به سوی بد گراید نیک با نیک آرمد

این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست

مرد دانا بدرشید و چرخ نادان بد کنش

[...]

خواجه عبدالله انصاری

روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست

کار عاشق جز تماشای و صال یار نیست

از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند

پای ننهم که در آنجا وعدهٔ دیدار نیست

قطران تبریزی

روز کوشیدن چو تیغت شیر جان او بار نیست

روز بخشیدن چو کفت ابر گوهر بار نیست

نابریده تیغ تو روز وغا پولاد نیست

نابسوده کف تو روز عطا دینار نیست

در خور گفتار هرکس مر ترا گفتار نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

ذوالجلال‌ است آن‌ که در وصف جلالش بار نیست

هرچه خواهد آن‌ کند کاری برو دشوار نیست

ملک او را ابتدا و انتها و عزل نیست

ذات او را آفت و کیفیت و مقدار نیست

آن خداوندی‌ که هست او بی‌نیاز از بندگان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه