هر که چون بلبل درین گلشن اسیر رنگ و بوست
از بهار زندگانی بهره او گفتگوست
گر نخواهد میهمان دل شد آن یار عزیز
آه چندین خانه دل را چرا در رفت و روست؟
با تعلق سجده درگاه حق مقبول نیست
از دو عالم دست شستن این عبادت را وضوست
لنگر بی تابی عاشق نمی گردد وصال
ماهی بی صبر را هر موج بال جستجوست
در بیابانی که آن آهوی مشکین می چرد
نقش پای رهروان چون ناف آهو مشکبوست
گر به ظاهر چشم ما خشک ست چون جام تهی
گریه مستانه ما همچو مینا در گلوست
گر به گل رفته است پای خم ز مستی باک نیست
سیر و دور آسیای جام در دست سبوست
پرده پوشی دامن آلودگان را لازم است
چاک در پیراهن یوسف چه محتاج رفوست؟
می شود بی برگ صائب زود نخل میوه دار
سرو از بی حاصلی در چار موسم تازه روست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و حالتهای عاشقانه پرداخته و نشاندهندهی زیباییهای زندگی و دلبستگیهاست. شاعر میگوید که مانند بلبل در گلشن، دل انسان درگیر رنگ و بوی بهار زندگی است. او به ناپایداری عشق و احساسات اشاره میکند و میپرسد چرا اگر یاری مورد عشق در دسترس نیست، دل این همه در رفت و آمد است. همچنین به مفهوم عبادت و جستجوی محبت حقیقی اشاره میکند و میگوید بدون عشق، عبادت پذیرفته نیست. عشق، مانند ماهی در دریا، به دنبال وصال است و گرچه ظاهر ممکن است خشک و تهی به نظر برسد، اما در دل عواطفی عمیق وجود دارد. نشان میدهد که در زندگی، مشکلات و چالشها وجود دارند، اما تلاش برای رسیدن به عشق و زیباییها همیشگی است. در نهایت، زندگی را به درختی با میوههای شیرین تشبیه میکند که برای رشد و باروری نیازمند شرایط خاص است.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند بلبل در این باغ با زیباییها و عطرها محو شده است، در واقع از زندگیاش فقط صحبت و سخن بهار باقی مانده است.
هوش مصنوعی: اگر آن یار عزیز نخواهد که دل مهمان او باشد، پس چرا دل به این همه خانهها میگردد و در آنها رد و بدل میشود؟
هوش مصنوعی: سجده کردن در درگاه خداوند زمانی پذیرفته است که انسان از وابستگیهای دنیوی خود بگذرد و در واقع برای اینکه عبادت واقعی باشد، باید با داشتن وضو و خلوص نیت باشد. در حقیقت، فقط با بریدن از دنیا و نداشتن تعلق خاطر به آن، عبادت معنا پیدا میکند.
هوش مصنوعی: عشق و انتظار مانند لنگری است که هرگز آرامش نمیگیرد. ماهیای که در جستجوی وصال است، همیشه با هر موج به سوی بالا میپرد و صبر ندارد.
هوش مصنوعی: در یک بیابان که آهوی سیاه و زیبا در آن چرا میکند، رد پای مسافران به شکل نقشی شگفتانگیز و خوشبو همچون ناف این آهو هست.
هوش مصنوعی: اگرچه به نظر میرسد چشمهایمان بیحالت و خشک هستند، اما در دل و درون ما اشتیاق و شوری عمیق وجود دارد که مانند شراب در گلو حبس شده است.
هوش مصنوعی: اگر پایش در گل رفته باشد، از مستی نگران نیست. سیر و دوری او به خاطر چرخش جام در دستانش است.
هوش مصنوعی: پوشاندن عیبهای دیگران ضروری است؛ زیرا اصلاح و ترمیم مشکل خود را نمیتوان با توجه به عیبهای دیگران انجام داد.
هوش مصنوعی: زود میتوان با از بین رفتن برگهای نخل، سروی که میوه دارد را دید که در هر فصل به تازگی میروید، حتی از بیحاصلی و کمثمری هم میتوان نشانههای تازهای یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با خردمندی و خوبی پارسا و نیکخوست
صورتی هرگز ندیدم کاین همه معنی در اوست
گر خیال یاری اندیشند باری چون تو یار
یا هوای دوستی ورزند باری چون تو دوست
خاک پایش بوسه خواهم داد آبم گو ببر
[...]
من به قول دشمنان هرگز نگیرم ترک دوست
کز نکورویان اگر بد در وجود آید نکوست
گر عرب را گفتگوئی هست با ما در میان
حال لیلی گو که مجنون همچنان در جستجوست
چون عروس بوستان از چهره بگشاید نقاب
[...]
مشک ریزان میجهد، باد صبا از کوی دوست
شاخهای گویی ربودست، از خم گیسوی دوست
دوست میدارم نسیم صبح، راکو، در هوا
تا نفس میآیدش، جان میدهد بر بوی دوست
دوست را هر دو جهان، گرچه هوا دارند و من
[...]
حلقه بر در میزند هر دم خیال روی دوست
گوش دار این حلقه را ای دل گرت سودای اوست
صبحگاهی می گرفتم عقد گیسویش به خواب
زان زمان دست خیالم تا به اکنون مشگ بوست
دل که چون گویست در میدان عشق آشفته حال
[...]
پیش آن سرو روان آب رخ من آب جوست
آب خورد سرو ما گویی مگر از آب روست
قاصد خونست ما را آنکه میگوئیم یار
دشمن جانست ما را آنکه میداریم دوست
از ضعیفی تار موئی شد وجودم، این عجب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.