اگر چه داد سخن در زمانه من دادم
ستاره وار زمانه نمی دهد دادم
زمانه گرچه زمن یافته است روزی داد
چرا به من ندهد آنچه من بدو دادم
رهی نماند زنظم سخن که نسپردم
دری نماند زلفظ دری که نگشادم
به شعر من همه اهل زمانه دل شادند
چه اوفتاد مرا کز زمانه ناشادم
مرا زطالع من دولتی نمی زاید
چه وقت بود زطالع که من در او زادم
در این زمانه عزیزم به فضل و عز از من
غریب گشت چو در ذل غریب افتادم
به نظم و نثر نکو در زمانه یاد من است
چه کرده ام که سعادت نمی کند یادم
ستارگان که به فریادم از نحوستشان
چرا به گوش رضا نشنوند فریادم
چو آب دیده و خاک ره ار چه خوار شدم
ببین ز روی لطافت چو آتش و بادم
اگر ز روی لباسم خراب می بینی
خراب نیستم از روی فضل آبادم
از آن گهی که قدم در جهان نهادستم
دراین جهان قدمی شادمانه ننهادم
اگر چه پیش تو استاده ام چو شاگردان
ز راه علم و هنر در زمانه استادم
ندیده هیچ مرادی ز یار شیرین لب
به بیستون جفا مانده همچو فرهادم
چو در جهانم بی بهره از نعیم جهان
چو روزگار جهان از جهان برون بادم
چو حال من ز صروف جهان خلل پذرفت
ز حال خویش خبر در جهان فرستادم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شکایت از زمانهای میپردازد که به او بیمهری کرده و نتوانسته آنچه را که سزاوارش است به دست آورد. او از ستارهها و حال خود گله میکند و میگوید با وجود تلاشها و دلسوزیهایی که در شعر و ادب انجام داده، از سعادت و کامیابی بیبهره مانده است. شاعر احساس دلتنگی و تنهایی میکند و میگوید حتی در زمانی که در کنار دیگران است، روحش از غم و ناکامی رنج میبرد. او به یاد نمیآورد که هیچ نتیجهای از دوستیها و تلاشهایش به دست آورده باشد و در نهایت از نامساعدیهای زندگی و آثار آن بر خود سخن میگوید.
هوش مصنوعی: اگرچه من در این زمان سخن حق را بیان کردم، اما زمانه اجازه نمیدهد که صحبتهایم به درستی شنیده شود.
هوش مصنوعی: اگرچه زمان در حال گذر است و هر روز جدیدی را به وجود میآورد، اما چرا روزی به من چیزی ندهد که من به آن پیشکش کردهام؟
هوش مصنوعی: دیگر راهی برای گفتن باقی نمانده، چون درب کلامم را باز نکردم و دری برای بیان واژههایم نداشتم که آن را بگشایم.
هوش مصنوعی: در شعر من، همه مردم زمانه خوشحال هستند، اما برای من چه پیش آمده که از دنیا ناراضیام.
هوش مصنوعی: من از سرنوشت خود امیدی به خوشبختی ندارم، زیرا زمانی که به دنیا آمدم، نشانههای نیکویی وجود نداشت.
هوش مصنوعی: در این زمانه عزیزم، به لطف و بزرگی خدا، از من غریب شده و وقتی در دلتنگی و غربت قرار گرفتم، احساس خوار و ذلیل بودن پیدا کردم.
هوش مصنوعی: من در این زمان با شعر و نثر خوب، به یاد خودم هستم؛ اما نمیدانم چه کردهام که خوشبختی به سراغم نمیآید.
هوش مصنوعی: چرا ستارهها که به وضعیت بد من آگاهاند، صدای نالهام را به گوش کسی که میتواند به من کمک کند نمیرسانند؟
هوش مصنوعی: اگرچه در زندگی به خاطر مشکلات و سختیها پایین آمدهام و به چشم دیگران ناچیز به نظر میآیم، اما آنچه مرا خاص میکند، لطافت و زیبایی درونم است که همچون آتش و باد جلوهگر است.
هوش مصنوعی: اگر به ظاهر لباس من نگاهی کنی و آن را خراب ببینی، پس باید بدانید که من از درون خراب نیستم و به لطف و بخشش خداوند سرزنده و آباد هستم.
هوش مصنوعی: از زمانی که به این دنیا پا گذاشتم، هیچ گاه نتوانستم قدمی با شادی و رضایت بردارم.
هوش مصنوعی: هرچند در جلو تو ایستادهام و به مانند شاگردان به یادگیری علم و هنر مشغولم، اما در حقیقت من در برابر استادم به یادگیری و جستجوی دانش پرداختهام.
هوش مصنوعی: هرگز آرزوی کسی را از دوستان شیرینزبان نیافتم، بهگونهای که همچون فرهاد در بیستون به سختی و بیمهری ماندهام.
هوش مصنوعی: زمانی که در این دنیا از نعمتهای آن بیبهره هستم، مانند این است که در روزگار زندگیام از همه چیز و از این جهان جدا شدهام.
هوش مصنوعی: وقتی حال من از تغییرات دنیا مختل شد، خبر از وضعیت خود را به جهان ارسال کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نسیب و مدح و تقاضا فزون زده قطعه
درین دو روزه به هر خواجه یی فرستادم
کم از جوایی باشد براست یا به دروغ
خدای داند اگر کس به خیر و شر دادم
بسی نکوهش خود می کنم که بیهوده
[...]
دریغ کز نظرِ دوستان بیفتادم
به هرزه عمرِ گرامی به باد بر دادم
درین عذاب که بر من عدو ببخشاید
کسی نمی رسد از دوستان به فریادم
خلافِ عقل بود گر نگویمش که چه باد
[...]
بدانک بوی تو آورد صبحدم بادم
وگرنه از چه سبب دل بباد می دادم
عنان باد نخواهم ز دست داد کنون
ولی چه سود که در دست نیست جز بادم
مرا حکایت آن مرغ زیرک آمد یاد
[...]
زخط سبز خطان سبزه چون کند شادم
دهد شکوفه ز موی سفید خود یادم
شمیم سنبل و بوی گلم ز باد چه سود
چنین که عمر گرانمایه رفت بربادم
چو شاخ میوه که آرد شکوفه پیش از برگ
[...]
دهد جدایی یاران رفته بر بادم
اگر نه یاد سخنشان رسد به فریادم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.