گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مهستی گنجوی

طفل اشکم مدام در نظر است

چه توان کرد‌؟ پارهٔ جگر است

می‌رود یار و مدعی از پی

خوب و زشت زمانه در گذر است

مجیرالدین بیلقانی

نیکویی کن شها که در عالم

نام شاهان به نیکویی سمر است

یک صحیفه ز نام نیک ترا

بهتر از صد خزانه گهر است

خاقانی

قلم بخت من شکسته سر است

موی در سر ز طالع هنر است

بخت نیک، آرزو رسان دل است

که قلم نقش بند هر صور است

نقش امید چون تواند بست

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه