گنجور

 
سعدی

پدرم بندهٔ قدیم تو بود

عمر در بندگی به سر بردست

بنده‌زاده که در وجود آمد

هم به روی تو دیده بر کردست

خدمت دیگری نخواهد کرد

که مرا نعمت تو پروردست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

روز دیگر عتابها کردست

سعد و کرا به یاری آوردست

انوری

به خدایی که با بزرگی او

چرخ با آنچه اندرو خردست

که مرا پای در رکاب سفر

دست بوسیدن تو آوردست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
کمال‌الدین اسماعیل

چون چناری میان تهیست فلان

که همه آبها زین خوردست

از درون خالی از برون بی بر

وانگه از حرص پای تا سردست

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه