لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
سنایی

کرهّ‌ای را که شد سه سال تمام

رائضش درکشد به زخم لگام

مر ورا در هنر بفرهنجد

توسنی از تنش بیاهنجد

کرّه را بر لگام رام کند

نام او اسب خوش لگام کند

بارگیر ملوک را شاید

به زر و زیورش بیاراید

چون نیابد ریاضتی در خور

باشد آن کرّه از خری کمتر

بابت بارِ آسیا باشد

دایم از بار در عنا باشد

گاه بارِ جهود و گه ترسا

می‌کشد در عنا و رنج و بلا

آدمی نیز کش ریاضت نیست

پیش دانا ورا افاضت نیست

علف دوزخ است و ترسانست

با حجر در جحیم یکسانست

مر ورا هست جای خوف و هراس

خوانده در نص هم وقودالناس

نفس فرمان‌پذیر و فرمانده

عقل ایمان‌شناس و ایمان‌ده

عکس خور زاب بر جدار شود

سقف از نقش او نگار شود

آنهم از عکسِ آفتاب شمار

آن دوم عکس آب بر دیوار

جان نروبد ز بیم مهجوری

خاک درگاه جز به دستوری

آنِ اویند در مکان و زمان

از کُن امر تا دریچهٔ جان

گفته از بهر خدمتِ درگاه

امر با عقلها اطیعوالله

نفس روینده تا به گوینده

همه چون بنده‌اند جوینده

سوی آن کفر زشت و دین نیکوست

که ز دین نقش بیند از خر پوست

گرچه بی‌اوت قصد و نیرو نه

کار دین بی تو نی و بی‌او نه

کار دین خود نه سرسری کاریست

دینِ حق را همیشه بازاریست

دین حق تاج و افسر مردست

تاج نامرد را چه در خوردست

دین نگهدار تا به ملک رسی

ورنه بی‌دین بدان که هیچ کسی

راه دین رو که راهِ دین چو روی

همچو شاخ از برهنگی ننوی

ای خوشا راه دین و امر خدای

از گِل تیره رو برآر دو پای

در ره جبر و اختیار خدای

بی تو و با تو نیست کار خدای

همه از کار کرد الله است

نیکبخت آن کسی که آگاه است

اندرین ره ز داد و دانش خویش

ره رو و رهبری کن و مندیش

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]