گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رباعی شمارهٔ ۶ به خوانش نازنین بازیان
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
ابوسعید ابوالخیر

سِرّ سخن دوست نمی‌یارم گفت

دُرّی‌ست گرانبها نمی‌یارم سفت

ترسم که به خواب دَرْبگویم به کسی

شبهاست کزین بیم نمی‌یارم خفت

ازرقی هروی

ای رای تو با ضمیر گردون شد جفت

پیدا بر تو هر چه فلک راست نهفت

مدح چو تویی چو من رهی داند گفت

الماس خرد در سخن داند سفت

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
قطران تبریزی

تا من بودم بود مرا دولت جفت

وین دولت بیدارم یک روز نخفت

بد گوی مرا طعنه چه بتواند گفت

الماس بابریشم که تواند سفت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
عنصرالمعالی

گر شیر شود عدو چه پیدا چه نهفت

با شیر به شمشیر سخن باید گفت

آن‌را که به گور خفت باید بی‌جفت

با جفت بخان خویش نتواند خفت

خیام

ای آمده از عالم روحانی تفت

حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت

مِی نوش، ندانی ز کجا آمده‌ای

خوش باش، ندانی به کجا خواهی رفت

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از خیام
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه